در این دنیای بزرگ و سریع و دیوانه‌وار، به اندازه کافی خوب هستم؟

مروری بر کتاب اضطراب منزلت نوشته‌ی آلن دو باتن

سپهر صانعی

یکشنبه ۲۴ فروردین ۱۳۹۹

(1 نفر) 5.0

اضطراب منزلت

«بهای سنگینی داده‌ایم تا از اجداد بدوی‌مان پیشی بگیریم و آن بها اضطراب همیشگی است. اضطراب از این که هنوز با آدمی که می‌خواهیم باشیم خیلی فاصله گرفته‌ایم.» [۱]

مشکل انسان ها در جوامع امروزی برابری طلبی است. ما دیگر اعتقاد نداریم که افراد فقیر یا شکست خورده "بدشانس" هستند. در عوض باور داریم آنها  "بازنده" هستند و تقصیر خودشان است که در این وضعیت گرفتار هستند. بنابراین ما بیش از هر زمان دیگری از شکست خوردن می ترسیم ، زیرا این تقصیر ماست. این همان سمت تلخ شایسته سالاری است که ما آن را مثبت می دانیم که همچنین باعث می شود  به کسی که حداقل در نظر ما بهتر عمل می کند ، حسادت کنیم. دوباتن پنج علت اضطراب وضعیت را بیان می کند و آنچه را که وی پنج درمان بیماری می داند را شرح می دهد.

کتاب اضطراب منزلت (یا موقعیت، بسته به این که کدام نسخه از کتاب را تهیه کرده باشید!) درباره حس ترسناکِ دیده نشدن است. اضطرابی که ممکن است همیشه در خود حس کرده باشیم؛ آیا به قدر کافی خوب هستیم؟ آیا به اندازه کافی دوست‌ داشتنی هستیم؟ آیا در کارهایمان به اندازه‌ی مطلوبی موفق هستیم یا هنوز باید تلاش‌هایمان را بیشتر کنیم؟

آلن دوباتن در بخش اول کتاب اضطراب موقعیت، این اضطراب را تحلیل می‌کند و به شرح علت‌های آن می‌پردازد.

به عنوان مثال، یکی از عواملی که باعث می‌شود ما نسبت به جایگاه اجتماعی خود حساس باشیم، این است که می‌خواهیم دوست‌مان بدارند و خودمان را شایسته توجه می‌دانیم. یکی از ترسناک‌ترین کابوس‌هایی که کسی می‌تواند در خواب ببیند این است که وارد اتاقی شود اما هیچ‌کس او را نبیند و توجهی به او نکند. عشقی که در زمان نوزادی نثارمان می‌کردند به یاد می‌آوریم، با تمام وجود جیغ می‌زدیم و خودمان را کثیف می‌کردیم، اما هنوز دوست‌مان داشتند و شایسته توجه و مراقبت دیگران بودیم. در بزرگسالی نیز می‌خواهیم این عشق را به دست بیاوریم و برای داشتن‌اش از هر ابزاری استفاده می‌کنیم. گاهی عشقی رمانتیک این نقش را برایمان ایفا می‌کند و گاهی احترام و توجهی که بابت جایگاه اجتماعی‌مان به ما ابراز می‌کنند و باعث این توهم می‌شود که دیگران، هنوز هم بی هیچ قید و شرطی دوست‌مان خواهند داشت.

آدام اسمیت در نظریه عواطف اخلاقی می‌نویسد: «آدم برجسته و سرشناس را تمام جهان می‌بیند. همه مشتاق‌اند به او نگاه کنند. همه مردم رفتارش را زیر نظر دارند. کوچک‌ترین حرفی که بزند، کوچک‌ترین حالت چهره‌اش هیچ‌کدام مورد بی‌توجهی قرار نمی‌گیرد.» [۲]

از علل دیگر این اضطراب، افزایش سطح توقعات انسان و در کنارش شایسته سالاری اجتماعی است. دیوید هیوم در رساله‌ای درباره طبیعت آدمی می‌نویسد: «این بی‌تناسبی بین ما و دیگران نیست که موجب حسادت می‌شود، بلکه برعکس، نزدیکی ماست.» [۳]

پیشرفت‌هایی که بعد از انقلاب صنعتی در جهان رخ داده‌اند، باعث شده‌اند تا طبقه‌ای متوسط در جامعه ایجاد شود که از لحاظ موقعیت اجتماعی تقریبا شبیه به هم هستند و جهان سرمایه‌داری و فرهنگ مصرف‌گرایی، هوسی تمام نشدنی برای مالکیت به جان مردم انداخته است. وقتی همه می‌توانیم به نزدیک‌ترین فروشگاه تجاری برویم و آخرین مدل ماشین لباس‌شویی را بخریم، یعنی دنیایی بی‌نهایت از امکانات و کالاها در اطراف خود می‌بینیم. تصرف تمامی آن‌ها غیرممکن است و از طرفی همیشه کسی هست که از ما بیشتر داشته باشد، پس خودمان را نالایق می‌دانیم که نتوانسته‌ایم چیزهای ضروری و مورد نیاز یک زندگی را تهیه کنیم.

یکی از شعارهای دیگری که جوامع امروزی سر می‌دهند، شایسته سالاری‌ست. امروزه این عقیده چنان استوار و انکارنشدنی در ذهن ما نقش بسته که در صورت نرسیدن به جایگاهی که انتظارش را داشته‌ایم، به سرعت خودمان را سرزنش می‌کنیم که به اندازه کافی شایسته نبودیم یا تلاش نکردیم یا ذاتاً انسان پستی بوده‌ایم که نتوانسته‌ایم به جایگاه رفیع اجتماعی دست پیدا کنیم.

چیزی که در این میان فراموش می‌شود این است که موفقیت، به عوامل بسیاری بستگی دارد که ما بر بسیاری از آن‌ها اختیاری نداریم. جوامع قدیمی‌تر، اسم این عوامل را شانس، سرنوشت یا از این قبیل می‌گذاشتند اما با کمرنگ شدن این طرز تفکر در جوامع امروزی، ما شکست خود را نه نتیجه‌ی اتفاقی رخ‌دادنی و معمول، بلکه نتیجه‌ی بی‌کفایتی و عدم شایستگی خود می‌دانیم؛ و افسرده می‌شویم.

پیشرفت، فایده‌هایش را خیلی واضح و بی‌پرده به چشم ما می‌رساند اما برای شناخت و مقابله با ضررها و اضطراب‌های اجتناب‌ناپذیر اش، باید فکر و ذهن‌مان را تربیت کنیم و آماده و آگاه سازیم.

بخش دوم کتاب، به ارائه راه‌حل‌هایی می‌پردازد که به عقیده نویسنده‌ی کتاب به وسیله آن‌ها مي‌توانیم بر این حس اضطراب غلبه کنیم.

آلن دوباتن در این جستجو برای راه‌حل، از ۵ قلمرو کمک می‌گیرد:

۱- فلسفه

۲- هنر

۳- سیاست

۴- مذهب

۵- بوهمیا [۴]

فلسفه، به ما پیشنهاد می‌دهد تا با دوباره‌اندیشی نسبت به زندگی و ارزش‌هایش، رویکردمان نسبت به پدیده‌ها را عوض کنیم. آلن دوباتن با استناد به نظریات فلاسفه توضیح می‌دهد که چطور مي‌توانیم نسبت به عقیده دیگران رویکردی انتقادی داشته باشیم تا اولا حقیقت را از باطل تشخیص دهیم و دوما نسبت به آن‌ها آسیب‌ناپذیرتر باشیم.

هنر نیز می‌تواند در این راه کمک‌مان کند. تاریخ هنر، فراوان است از مثال‌های هنرمندانی که با توجه کردن به سوژه‌هایی معمولی، به ما یادآوری می‌کنند که سیستم ارزش‌گذاری یکسانی وجود ندارد و یک لحظه‌ی آرام و بعد از ظهری آفتابی در روستایی خاک‌خورده، می‌تواند به اندازه یا حتا بیشتر از صحنه‌ی نبرد ناپلئون ارزش داشته باشد. با این دیدگاه، می‌توانیم تصور کنیم چیزهایی که تا به حال باارزش می‌دانستیم بر سنگ نوشته نشده‌اند و قابلیت بازاندیشی دارند.

در طرف دیگر، نمایش‌های تراژدی را داریم که در آن‌ها شخصیتی معمولی، درست مثل خود ما، اشتباهاتی می‌کند که منجر به نتایجی وحشتناک و زیان‌بار می‌شود.

«تراژدی‌پرداز ما را به حقیقتی نفس‌گیر نزدیک می‌کند: اینکه هر حماقتی که انسان در طول تاریخ مرتکب شده باشد منشأش مي‌تواند به ذات خود ما برگردد؛ اینکه کل وضعیت بشری درون خود ماست، با بهترین و بدترین وجوهش. بنابراین، ما نیز ممکن است در شرایط خوب و بد دست به هرکاری بزنیم.» [۵]

وقتی به این حقیقت نزدیک شویم، فروتن‌تر خواهیم بود و در مواقع شکست، همدلانه‌تر به یکدیگر خواهیم نگریست.

اضطراب منزلت، ممکن است در نگاه اول کتابی به نظر بیاید که موضوعی پیش پا افتاده دارد و از منظر جدیدی به مسائل نگاه نمی‌کند.

اما با پیش رفتنِ کتاب، این تصور به کلی عوض می‌شود. مسائلی که کتاب بررسی می‌کند، مسائل کلی‌ای هستند که ممکن است خودمان نیز تا به حال به آن‌ها فکر کرده باشیم، اما چیزی که این کتاب را منحصر به فرد می‌کند، نو بودنِ ایده‌هایش نیست، بلکه عمق بسیار زیادی ا‌ست که به هر موضوع اختصاص داده است. دوباتن با جمع‌آوری مثال‌ها و نقل‌قول‌های بسیاری از تاریخ، سیاست، هنر، مذهب و ادبیات بسیاری از زوایای مسئله‌ی منزلت و جایگاه اجتماعی را بررسی کرده و در این کتاب به دادن راه‌حل‌هایی پیش پا افتاده و چند خطی بسنده نکرده، بلکه با دادن اطلاعاتی وسیع و بسیار جذاب، دیدگاه ما را نسبت به موضوع پخته‌تر و علمی‌تر می‌سازد.

اضطراب منزلت

نویسنده:
آلن دو باتن
ناشر:
چترنگ
مترجم:
زهرا باختری
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست


۱- اضطراب منزلت، دوباتن، ۱۳۹۷: ص۹۴ از ۴۳۷ (نرم‌افزار کتابخوان فیدیبو)، نشر چترنگ

۲- همان، ص۱۷ از ۴۳۷

۳- همان، ص۶۳ از ۴۳۷

۴- در اینجا به معنای خرده‌فرهنگی که در قرن ۱۹ام رواج داشت و برای پیروان‌اش زندگیِ ساده و آزاد و خارج از قوانین جامعه ارزش محسوب می‌شد.

۵- اضطراب منزلت، دوباتن، ۱۳۹۷: ص۲۳۱ از ۴۳۷ (نرم‌افزار کتابخوان فیدیبو)، چترنگ

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

موفقیت، به عوامل بسیاری بستگی دارد که ما بر بسیاری از آن ها اختیاری نداریم. جوامع قدیمی تر، اسم این عوامل را شانس، سرنوشت یا از این قبیل می گذاشتند اما با کمرنگ شدن این طرز تفکر در جوامع امروزی، ما شکست خود را نه نتیجه اتفاقی رخ دادنی و معمول، بلکه نتیجه بی کفایتی و عدم شایستگی خود می دانیم؛ و افسرده می شویم.

مطالب پیشنهادی

همیشه در غربت

همیشه در غربت

شاهرخ مسکوب: مروری بر زندگی و آثار

انتقاد با چاشنی بی‌پروایی

انتقاد با چاشنی بی‌پروایی

رضا براهنی: مروری بر زندگی و آثار

هوای نوجوانان را داشته باشیم

هوای نوجوانان را داشته باشیم

مروری بر کتاب هوش هشتگانه‌ی گاردنر

کتاب های پیشنهادی