از مزرعه‌ی پدری تا دانشگاه میزوری

معرفی کتاب استونر نوشته‌ی جان ادوارد ویلیامز

پدرام عسکری

چهارشنبه ۷ شهریور ۱۴۰۳

(8 نفر) 5.0

جان ادوارد ویلیامز (John Edward Williams)
جان ادوارد ویلیامز (John Edward Williams) (نقاشی از Mikkel Sommer)

به‌حق در‌خصوص استونر درست و خوب گفته‌اند که «نفستان را می‌گیرد!» استونر در بطن خود چنان نگرانی‌ای را در دل مخاطبش می‌کارد که نه می‌توان از آن دل کند و نه می‌توان کتاب را به کناری گذاشت. استونر تصویری غنی و پیچیده از تجارب انسانی به دست می‌دهد. نگاهی خاص درباره‌ی پیچیدگی‌های رفتار و احساسات انسان را نمایان می‌کند. مبارزات خاموش و بی‌صدای بشر در بطن روایت استونر سر به فلک می‌کشند و نمی‌توان در لحظه‌هایی برای قهرمان قصه غمگین نشد یا در کنارش به شادی نپرداخت. لحظه‌ای که ویلیام استونر تصمیم به چرخشی بزرگ در زندگی‌اش می‌گیرد احتمالاً آشناتصویری است برای بسیاری از آدم‌ها، آنانی که شجاعت را دمی در خود احساس کردند و تصمیمشان را گرفتند.

جان‌به‌لبت می‌کند این کشاورززاده‌ی آرام!

استونر جان آدمی را به لب می‌رساند. برعکس ظاهر آرامش در خود تلاطم و آشوبی را دنبال می‌کند که نمی‌توان خشونتش را در لحظه‌لحظه‌ی کتاب از یاد نبرد. شاید از این حیث پر بیراه نباشد که استونر را کتاب خشنی بدانیم؛ کتابی مملو از بی‌عاطفگی، شکست، مبارزه، از دست دادن، جنگ و عادی بودن  ـ عادی بودنی که در بطن خود هیچ‌گاه نمی‌خواهد تا به مرحله‌ای جدیدتر ارتقا پیدا کند. شخصیت ویلیام استونر از ابتدا تا انتهای کتاب هر تغییری را تجربه کند، عادی بودنش را از دست نمی‌دهد. این نه گناه اوست و نه گناه اطرافیانش و نه گناه جان ویلیامز. حتی باید گفت که جان ویلیامز است که عادی بودن استونر را از او می‌گیرد و نسخه‌ای مترقی‌تر از چنین کاراکتری به دست می‌دهد. کاراکتری که در ابتدا فقط یک کشاورززاده است و در انتهای کتاب او را در کسوت استاد ادبیات انگلیسی دانشگاه میزوری می‌بینیم. استونر شخصیتی است که احتمالاً نخواهیم به سراغش برویم و داستان زندگی بی‌افت‌و‌خیزش را مطالعه کنیم. شاید گوردون فینچ، آرچر اسلون، مسترز یا حتی ایدیت حکایت جالب‌تری برای بازگو کردن داشته باشند و افت‌وخیز زندگی‌شان بیشتر باشد. اما شخص منتخب میان کاراکترهای پرشمار قصه‌ی استونر خود استونر است. پسر خجول امروز و مرد عاصی اما خاموش فردا. پسرکی که به سودای فارغ‌التحصیلی در رشته‌ی کشاورزی بی‌میل‌و‌رغبت از مزرعه‌ی پدری بیرون می‌زند و سفر قهرمانانه‌اش را شروع می‌کند و سه سال بعد در هیبت دانشجوی ادبیات انگلیسی خود را می‌بیند، سفری که او را از زندگی گذشته‌اش می‌کَنَد.

«انتظار جواب‌شدن را داشت و به‌نوعی از آن استقبال هم کرد، اما بعد از شنیدن خبر یک‌آن نیش ترس را در وجودش احساس کرد. انگار با این اتفاق آخرین پیوند او با زندگی پیشینش از هم گسست.»

 ظاهراً همین عادی بودن زندگی و شخصیت اوست که دل‌پذیر‌تر می‌کند همه‌چیز را. ویلیام استونر مشکلاتش مشکلات ماست: عاشق می‌شود، والدین و دوستش را از دست می‌دهد یا که از زیر تصحیح اوراق امتحانی می‌خواهد در برود.

این گناه نابخشودنی ماست!

جان ویلیامز نویسنده‌ای است که به‌حق باید گفت که فراموشش کرده‌ایم و این گناه نابخشودنی ماست. احتمالاً باید جان ویلیامز را هم‌سرنوشت با شخصیتی دانست که خودش خلق کرد:

«اگر برحسب اتفاق اسم استونر به گوش دانشجویی بخورد، ممکن است برایش این سؤال پیش آید که استونر که بود، اما کنجکاوی‌اش به‌ندرت از حد این سؤال پیش‌تر می‌رود.»

احتمالاً تا ده‌دوازده سال پیش هم کمتر‌کسی نام او را می‌دانست. احتمالاً کتاب‌های خوراک محققان، منتقدان و کتاب‌بازهای قهار بوده و بیشتر از این سه گروه کسی به‌دنبال او نبوده. کتاب ویلیامز حداقل تا 2012، یعنی چهل‌وهفت سال پس از انتشار نخستش، توفیقی ندید، هرچند به‌کرّات زیر چاپ رفت. رمان به محاق فراموشی سپرده شد و تازه در اوایل هزاره‌ی جدید بود که هوادار پیدا کرد. می‌توان شباهت‌های بسیاری را در بین خود ویلیامز و استونرش دید. ویلیامز و علاقه‌ی ژرفش به ادبیات را می‌توان در چرخش بی‌بدیل شخصیت ویلیام استونر کاوید. ثابت‌قدمی او را در نوشتن با کوشایی ویلیام استونر قصه‌ی استونر می‌توان در کنار هم قرار داد و در‌نهایت می‌توان خاطر‌نشان کرد که دانشگاه هم برای جان ویلیامز و هم کاراکتر مخلوق او، ویلیام استونر، پناهگاهی بود که خود را در آن پیدا می‌کردند.

جان ادوارد ویلیامز

دیدگاه ها

کاربر مهمان ۱۴۰۳/۰۶/۰۹

برای استونر هم اشک باید ریخت و هم کلاه از سر برداشت

کاربر مهمان ۱۴۰۳/۰۶/۱۱

حظ فراوونه این کتاب.

کاربر مهمان ۱۴۰۳/۰۶/۲۶

می‌‌رم سراغ خوندنش. ترغیب شدم کشفش کنم.

مطالب پیشنهادی

راز ناگفته‌ی پشت نقاب‌ها

راز ناگفته‌ی پشت نقاب‌ها

مروری بر کتاب صورتک‌ها نوشته‌ی فومیکو انچی

همه می‌ترسیم

همه می‌ترسیم

معرفی کتاب اتاقی برای مهمان نوشته‌ی هلن گارنر

چولکاتورین؟ بازارف؟ ما همه آدم زیادی هستیم.

چولکاتورین؟ بازارف؟ ما همه آدم زیادی هستیم.

معرفی کتاب یادداشت‌های آدم زیادی نوشته‌ی ایوان تورگنیف

کتاب های پیشنهادی