هزارتوی روابط
مروری بر کتاب خوشا خوشبختان نوشتهی یاسمینا رضا
زهرا یوسفییکشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۹

اکثر داستانهای فرانسوی آینه روابط انسانی در بهترین شکل ممکن هستند. خوشا خوشبختان نیز که یک داستان فرانسوی است از این قاعده مستثنا نیست. این کتاب داستانهای متفاوتی از عشق را روایت میکند.
نویسنده کتاب یاسمینا رضا نویسنده نامدار فرانسوی است که نوشتن کتاب را در سال ۲۰۱۳ به اتمام رسانده است. بیشتر آثار نویسنده در خصوص روابط انسانی است. هنر یاسمینا رضا به گونهای است که گویی یک تحلیلگر و روانشناس حرفهای و کل نگر به تحلیل روابط و دریچههای مختلف آن پرداخته است.
خوشا خوشبختان بسیار ساده و شیوا نوشته شده و شامل هجده شخصیت و بیست و یک داستان کوتاه میشود. هر یک از شخصیتهای داستان به نوعی با عشق دست و پنجه نرم کردهاند و مفاهیمی مانند خیانت و دوستی و تنهایی را به تصویر کشیدهاند.
شک نکنید که در هنگام خواندن کتاب ممکن است دچار حسهای متضاد و گوناگونی شوید. ممکن است در قسمتی خشمگین و در قسمتی دیگر غمگین شوید. گاه نسبت به شخصیتی حس انزجار دارید و گاه در قلب خود ترحم احساس میکنید.
این کتاب حجم کمی دارد اما قلم نویسنده افکار شما را بیشتر از حجم کتاب به چالش میکشد. شما از روابط کتاب درس خواهید گرفت و یا با خوانش آن روابط خود را اصلاح میکنید.
همین که کتاب را باز کنید با جمله جادویی « خوشا معشوقان عاشقان و آنها که میتوانند بیعشق سر کنند، خوشا خوشبختان » رو به رو میشوید. این جمله هویت کتاب را برای شما فاش میکند و دریچهی کتاب را برای شما میگشاید.
خوشبختی کلید گمشده این کتاب است. بیست و یک روایتی که در انتها پرسشهای عمیقی در ذهن شما میکارد.
داستانهای این کتاب در رابطهی مستقیم با هم نیستند اما به طوری هوشمندانه بخشهای مختلف از زندگی و احوالات را به ذهن خواننده منتقل میکند.
هیچ نقطه نظر و موضوع خاص و مرتبطی برای داستانها نمیتوان قائل شد. یک داستان در مورد زوجی است که به خرید رفتهاند و مرد برای رسیدن به کارهایش عجله دارد. در فروشگاه بین دو زوج تنشهایی بچگانه به وجود میآید و هر یک حق به جانب میخواهند حرف خود را به کرسی بنشانند. داستان دیگر در خصوص زوجی است که زندگی خود را همیشه عاشقانه و ایده آل نشان میدهند اما فرزندی دارند که دچار مشکلات روانی است و این موضوع را از دیگران پنهان نگه داشتهاند. در داستانی دیگر چند دوست که مست هستند با هم به حرف زدن میپردازند و حرفهایشان نشان دهنده غرور از زیستن و در عین پوچی زندگی است. اخرین داستان کتاب با یک خاطره از ماهی گیری به پایان میرسد و خواننده محو رقص قلم یاسمینا رضا و نوع روایت گری آن میشود.
در قسمتی از کتاب میخوانیم:
خوشبخت بودن یه حالته حتی با عشق هم نمیتونی خوشبخت باشی اگه حالت خوشبخت بودن رو نداشته باشی. [۱]
شاید این از بهترین جملههای کتاب باشد. وقتی پا به پای کتاب پیش میرویم دچار شک و گمان در خصوص ماهیت خوشبختی و روابط و ارتباط آن با هستی میشویم. آیا اصلا عشق واقعیت دارد؟ اگر عشق یک توهم شیرین باشد چه؟ شخصیتهای کتاب که خودشان را گم کردهاند سعی میکنند در عشق و روابطشان نشانی از خوب بیابند گاه موفق میشوند و گاه شکست میخورند. گاهی در مییابند که باید خود را در پس رابطه پیدا کنند و تا وقتی با خودشان دوست نباشند یک رابطه کامل نخواهند داشت. گاه به دنبال جایگاه خود سر از رابطه دیگر در میآورند و روح خود را زندانی میبینند.
به عبارتی این کتاب یک مجموعه جذاب از اتفاقاتی است که با خواندن آن مدام از خود سوال می پرسید و دست به کشف خود و فلسفه روابط زندگی میزنید.
به پایان بردن بحث بدون پرداختن به ترجمه خوب کتاب غیر ممکن است. ترجمه این کتاب بر عهده زهرا خانلو بوده و او به خوبی از پس این کار برآمده است. ترجمه یک اثر فرانسوی به زبان فارسی کاری آسان نیست چرا که زبان فارسی و فرانسوی در ساختار و اصطلاحات ادبی تفاوت زیادی دارند. زهرا خانلو توانسته است بدون تغییر و تحریف هیچ مفهومی در داستان حق مطلب آن را به زبان فارسی ادا کند و یک ترجمه کامل تحویل خواننده بدهد.
[۱]. (ص 105 )
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید