آیا تابه‌حال میان دو آینه ایستاده‌اید؟

درباره‌ی کتاب تاریخ جهان نوشته‌ی ارنست گامبریج

حجت سلیمی

یکشنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۱

(1 نفر) 5.0

ارنست گامبریج

تاریخ جهان به‌هیچ‌وجه یک شعر زیبا نیست؛ تنوع زیادی هم ندارد. تاریخ جهان، مخصوصاً تاریخ ابرقدرت‌های جهان، عمدتاً تاریخ چیزهای ناگوار است که در شکل‌ها و قالب‌هایی مختلف خود را تکرار می‌کند؛ پس اهمیت مطالعه‌ی تاریخ بر کسی پوشیده نیست. اشتباهات تاریخی می‌توانند در قالب‌های جدیدی متولد شوند و کارهای خیر گذشته نیز می‌توانند به نحو مؤثری برای جهان امروز الگوبرداری شوند. برای قدم روبه‌جلو باید ابتدا به گذشته نگاه کرد؛ انسان‌ باید برای آنکه کار جدیدی انجام دهد به گذشته نگاه کند و بداند که گذشتگان چه کارهای درست و نادرستی را انجام داده‌اند.

کتاب تاریخ جهان[1] نوشته‌ی ارنست گامبریج، روایت خاصی از تاریخ را ارائه می‌دهد. روایت داستان گونه‌ی این کتاب یکی از عوامل جذابیت آن است. اگر «قدرت» را مانند یک موجود زنده در نظر بگیریم؛ گامبریج سرگذشت این موجود زنده را روایت می‌کند. موجودی که در مصر باستان متولد می‌شود و آرام‌آرام به سمت بین‌النهرین و ایران حرکت می‌کند.‌ سپس از شرق به سمت هند و چین روانه می‌شود و از غرب به یونان می‌رسد؛ بعد به سمت روم می‌رود و بعدتر به اسارت قرون‌وسطایی‌ها درمی‌آید. سپس از بند خرافات رها می‌شود و با انقلاب صنعتی شکل جدیدتری به خود می‌گیرد.

تنها روایت داستان گونه‌ی گامبریج نیست که این تاریخ را خواندنی کرده است. نگاه بی‌طرف و صلح‌جویانه‌‌ی او، تاریخ را از هرگونه قضاوت بی‌جا دور می‌کند. رویکرد ضد جنگ و صلح‌طلب گامبریج باعث ممنوعیت این کتاب در دوران آلمان نازی شد. نمونه‌ای از این رویکرد صلح‌جویانه مربوط به‌جایی است که از هنرمند و دانشمند بزرگ ایتالیایی، لئوناردو داوینچی، سخن می‌گوید:

«در یکی از نوشته‌های او (داوینچی) آمده است: « من می‌دانم انسان‌ها چگونه می‌توانند در زیر آب بمانند و تا مدت‌ها بدون غذا جان خود را حفظ کنند؛ ولی آن را منتشر نمی‌کنم و به کسی یاد نخواهم داد؛ زیرا انسان‌ها شرورند و از آن برای کشتن یکدیگر، حتی در اعماق دریا، بهره خواهند جست». دریغ که مخترعان بعد از او، انسان‌های بزرگی چون لئوناردو داوینچی نبودند و دیرزمانی است که آدمیان به چیزهایی پی برده‌اند که او از نشان دادنشان اکراه داشت.»[2]

گامبریج هوشمندانه در راستای ایجاد نوعی نگاهِ بی قضاوت در خواننده تلاش می‌کند. مثلاً هنگامی‌که باورهای عامیانه‌ی باستانی و یا خرافات قرون‌وسطایی را نقل می‌کند؛ زمینه‌ی زندگی در آن دوره را نیز ضمیمه می‌کند تا انسان امروزی بتواند نه در «مقابل» بلکه در «کنار» انسان‌های آن دوران قرار گیرد. مثلاً امروزه پیش‌بینی وقایع آینده به کمک صور فلکی و ستارگان برای ما مضحک است؛ اما گامبریج ما را در شرایط فکری آن دوران قرار می‌دهد و می‌گوید که «مردم آن دوران نمی‌دانستند که ستارگانِ نزدیک به زمین‌ که به همراه زمین به دور خورشید می‌چرخند، سیارات هستند. میان سیارات و ستارگان تفاوتی قائل نبودند، بنابراین فکر می‌کردند که باید معجزه‌ی عجیبی پشت آن وجود داشته باشد. آن‌ها به هریک از سیاره‌ها نامی دادند و پیوسته آن‌ها را رصد می‌کردند و معتقد بودند که جایگاه آن‌ها بر سرنوشت آدمیان تاثیر می‌گذارد و با کمک آن‌ها می‌توانند آینده را پیش‌بینی کنند.»[3]

عنوان کتاب در آلمانی «‌تاریخ مختصر جهان برای خوانندگان جوان»[4] است. درواقع او برای کسانی نوشته است که شاید برای اولین بار است که با تاریخ مواجه می‌شوند؛ پس سادگی و شیوایی کلام را تا حد ممکن رعایت کرده است. متن کتاب، سراسر شگفتی و زیبایی است. پیچیده‌ترین مفاهیم‌ تاریخ (مانند مارکسیسم و علت‌ وجودی‌اش) را به‌سادگی توضیح می‌دهد و یا مدام به جنبه‌ی تکراری تاریخ اشاره می‌کند. مثلاً نرون[5] را با ایوان مَخوف[6] مقایسه می‌کند و با وجود همه‌ی ستمگری نرون می‌گوید: «نرون در قیاس با ایوان مخوف فردی ملایم حساب می‌شود»[7].

تاریخ جهان برای اولین بار در سال 1935 و پیش از جنگ جهانی دوم نوشته شده است. سال‌ها بعد از نگارش اولیه‌ی کتاب، برخی از حقایق جنگ جهانی اول با افشای مدارک محرمانه تغییر کردند. بنابراین ارنست گامبریج در اواخر عمرش (سال  2001 میلادی) بخش‌های پایانی کتاب را اصلاح کرد و هم‌چنین بخش جدیدی (مربوط به وقایعِ بعد از سال 1935 میلادی) را به کتاب اضافه کرد. «گامبریج به تاریخ جان می‌بخشد و خواننده را همراه خود در سفینه‌ای زمان‌پیما بر فراز تاریخ جهان به پرواز درمی‌آورد. او خواننده را همواره به سیر و سلوکی عاطفی میان گذشته و حال وا‌می‌دارد.»[8]

تاریخ جهان

نویسنده:
ارنست گامبریچ
ناشر:
نی
مترجم:
علی رامین
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست


[1]- تاریخ جهان؛ ارنست گامبریج؛‌ ترجمه علی رامین؛‌ نشر نی؛ تهران؛‌ 1389

[2]- گامبریج (1389:365) ؛ نقل‌قول‌ها از نسخه‌ی الکترونیکی کتاب آورده شده است و در حالتی که تنظیمات متن در نرم‌افزار فیدیبو، 698 صفحه دارد. پس به‌عنوان‌مثال، جمله‌ی بالا در صفحه‌ی 365 از 698 قرار دارد.

[3]- همان (1389:54)

[4]- Eine kurze weltgeschichte für junge leser

[5]- پادشاه خون‌خوار و ستمگر روم باستان، اوایل میلاد مسیح.

[6]- تزار خون‌خوار و وحشی‌ روسیه در سال 1580میلادی.

[7]- گامبریج (1389:454)

[8]- مقدمه‌ی مترجم؛ همان (1389:7)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

این راز و رمز به خون آغشته!

این راز و رمز به خون آغشته!

مروری بر کتاب شب مادر نوشته‌ی کورت ونه گات جونیر

چهره‌ی پنهان چین

چهره‌ی پنهان چین

معرفی کتاب «آن‌سوی دیوار (اقتصاد چین: آن‌چه هرکس باید بداند)» نوشته‌ی آرتور آر. کروبر

دوست بازیافته

دوست بازیافته

مروری بر کتاب دوست بازیافته نوشته‌ی فرد اولمن

کتاب های پیشنهادی