کتاب وداع با اسلحه
نویسنده: ارنست همینگوی
نه کف واگن باری را دوست میداری و نه توپهایی را که روپوش برزنتی دارند و بوی فلز روغنزده میدهند یا برزنتی که آب باران ازش نشت میکند، گرچه زیر برزنت خوب است و پهلوی توپ خوش است؛ ولی تو دیگری را دوست میداری که اکنون میدانی که اینجا نمیتوان تصورش را هم کرد و اکنون سرد و روشن میبینی- اما نه چندان سرد که روشن و تهی. به روی شکم خوابیدهای و تهی میبینی و دیدهاید که سپاهی پس رفت و سپاهی پیش آمد. ماشینها و سربازانت را از دست دادهای، مانند فروشنده فروشگاهی که فروشگاهش آتش بگیرد و جنسهایش را از دست بدهد. بیمهای هم در کار نیست. دیگر از تو گذشته است. تعهدی نداری. اگر پس از آتشسوزی، فروشندگان را به علت حرف زدن به ل هجهای که همیشه داشتهاند تیرباران کنند، بعد هنگامی که فروشگاه دوباره برای کاسبی باز میشود، البته نباید انتظار داشت که فروشندگان برگردند. ممکن است به دنبال شغل دیگری بروند- اگر شغل دیگری باشد و اگر به دست پلیس نیفتاده باشند.
صفحه 297
- نام کتاب: وداع با اسلحه
- مترجم: نجف دریابندری
- ناشر : نیلوفر
- تعداد صفحات: 423
- شابک: 9789644480591
- شماره چاپ: 19
- سال چاپ: 1400
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آمریکایی
-
امتیاز:
(2 نفر)
دیدگاهها
مطالب پیشنهادی
خداحافظ مدرسه
نجف دریابندری: مروری بر زندگی و آثار
بازمانده روز
برگرفته از کتاب "بازمانده روز" نوشتهی کازوئو ایشی گورو، ترجمهی نجف دریابندری، نشر کارنامه
افیون افسانه
مروری بر کتاب افسانه دولت نوشتهی ارنست کاسیرر
کتاب های پیشنهادی