ایزیدور ف.استون (I.F. Stone) نشان میدهد، اختلافات اساسی "فلسفی" بین سقراط و اکثریت مردم هم دورهاش وجود داشت. سقراط انسانها را مانند گلهای گوسفند میدانست که برای اداره شان به پادشاه (چوپان) احتیاج دارند؛ اما مخالفانش انسانها را قادر به خودمدیریتی میدانستندسقراط مباحثات و مناظرات زیادی در شهر با افرادی برگزار میکرد که خود را سوفسطایی میدانستند و این مناظرات تاجایی پیش رفت که او را خطرناک میخواندند و میترسیدند که مایهی رسوایی و گمراهی جوانان شود. سقراط معتقد بود که حقیقت واحد است و هر کسی میتواند به آن دست یابد؛ اما دیگران برعکس او معتقد بودند حقیقت میتواند متفاوت باشد و هرکس با توجه به حواس خود میتواند حقیقت را دگرگون ببیند و این بینش فلسفی سقراط باعث شد که نام خود را در دنیای فلسفه جاودان کند و پای ثابت داستانهای فلسفی باشد.. نیویورک تایمز این کتاب را از لحاظ عقلانی بسیار تکان دهنده توصیف میکند.
محاکمهی سقراط در واقع اعادۀ حیثیت دموکراسی آتنی است در مقابل سقراط و نویسندگانی که در طول قرون در باب محاکمه و مرگ او نوشتهاند، از این رو این کتاب با اغلب کتابها و مقالاتی که دراینباره نوشته شده تفاوت دارد و تیزهوشی نویسنده در این داستان به خوبی قابل رؤیت است.
نویسندۀ محاکمهی سقراط، ایزیدور فیناستاین استون، روزنامهنگار خوشنام و شناخته شدۀ امریکایی است که بیشتر شهرتش را مدیون گزارشهای تحقیقیای است که در میانۀ قرن بیستم نوشته بود. او در دانشگاه پنسیلوانیا فلسفه خواند و در سالهای 1953 تا 1971 هفتهنامۀ آی اف استون را منتشر کرد. پس از آنکه به دلیل بیماری آی اف استون را تعطیل کرد، به مطالعۀ آزادی فکر در تاریخ پرداخت و ناگزیر به یکی از اولین خاستگاههای آزادی فکر و بیان رسید.
استون حدوداً هفتاد ساله بود که برای طرحی که در سر داشت مطالعاتش را آغاز کرد و سرانجام تنها توانست به بخشی از آن بپردازد: ماجرای مرگ و محاکمهی سقراط. کتاب محاکمهی سقراط نتیجۀ بررسیهای اوست. استون در این راه کوشید زبان یونانی بیاموزد و به سرچشمههای اصلی تاریخ یونان دست یابد.گفتنی است که نوشتن کتاب محاکمهی سقراط حدود ده سال به طول انجامید و نویسنده در زمانی طولانی تلاش کرد تا با بینشی عمیقتر به تحلیل و بررسی یونان و فلسفهی یونان بپردازد، به همین دلیل در کتاب تلقیهای بسطیافتهتری از برخی اصطلاحات یونانی میبینیم.
این محقق و نویسندهی برجسته صحنهی محاکمهی سقراط را یکی از جذابترین لحظات رویارویی فلسفه و جهل میداند که باید هرکسی به آن بیندشید و دربارهی آن بداند.او نوشتن این کتاب را وظیفهای میخواند که بر دوش اوست و سعی کرده تا به بهترین شکل دربارهای آن بنویسد. استون در پی شناخت سقراط تاریخی و علت محاکمۀ او از چهار منبع دربارۀ سقراط بهره برده است: رسالههای افلاطون، خاطرات سقراطی کسنوفون، کمدی ابرها آریستوفان و خردهاشارات ارسطو به سقراط در آثارش. استون میکوشد ماجرای محاکمه را در بستر تاریخی آن بسنجد. پس منابع دست اول دیگری نیز در کار او مورد استفاده قرار گرفتهاند، از جمله تاریخ جنگ پلوپونزی، هلنیکا و... به همین دلیل این کتاب یکی از کاملترین و بهترین کتابها در نوع خودش است.
محاکمه سقراط | نشر اختران
سقراطی که از طریق رسالۀ دفاعیۀ افلاطون میشناسیم «به سبب پند دادن همشهریانش به فضیلت» محاکمه شد، اما استون با کمک خاطرات سقراطی کسنوفون ادعا میکند که محاکمهی سقراط بیش از هر چیز به دلیل تقابل او با دموکراسی آتنی بود. استون اختلاف سقراط و جامعۀ آتن را بر سر سه سؤال اساسی فلسفی میداند: «نخستین و اساسیترین عدم توافق بر سر سرشت جامعهی بشری بود. آیا جامعۀ بشری پولیس–شهر آزاد– بود؟ یا چنان که سقراط میگفت، گلّه بود؟» سقراط دانش را معادل فضیلت میدانست و دانش را دستنیافتنی. تعریف فضیلت در واقع دومین سؤال فلسفی مورد اختلاف بود. خصومت سقراط با سوفسطائیان که مدعی آموختن دانش بودند، از همین اختلاف نظر برمیآمد. در هشتمین فصل کتاب استون به بحث دربارۀ سومین اختلاف میپردازد. سقراط معتقد بود کمال روح در گرو کنارهگیری شهروندان از سیاست است. این درست خلاف نظر آتنیان بود.
استون محاکمهی سقراط را در 399 قم در سایۀ «سه زمینلرزه» تحلیل میکند. این سه زمینلرزه در واقع به تلاشهای طبقۀ اشراف برای برانداختن دموکراسی و استقرار حکومت جباران اشاره دارد. سقراط که به وضوح حکومت دموکراسی را برنمیتافت البته هرگز در توطئههای جباران و اشراف شرکت نکرده بود و حتی با آنها همدل نبود، اما برخی از نزدیکان او مانند کریتیاس و خاریکلس از جمله توطئهگران بودند. از این رو دموکراسی آتن که هنوز تحت تأثیر وقایع 404 و 402 قم بودند، میکوشد از جلوی تأثیرات مخرب سقراط را کم کند. استون در بخش دوم کتاب نکاتی از جلسۀ دادگاه و مرگ سقراط را بررسی میکند. از جمله اینکه چطور در دفاعیۀ افلاطون نقش آنیتوس، یکی از شاکیان سقراط، کمرنگ است، و چطور سقراط برای تبرئۀ خود در دادگاه اقدامی نکرد و برعکس، کوشید سختترین عاقبت را برای خود رقم زند.
محاکمهی سقراط اولین بار در 1989 منتشر شد و توجه بسیاری را برانگیخت. ترجمۀ فارسی آن را انتشارات اختران به قلم علیاکبر مهدیان در سال 1397 منتشر کرد.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.