کتاب شکار کبک

نویسنده: رضا زنگی آبادی

صدایی می‌آمد که قدرت نمی‌شنید. گرگو روبه رو را نگاه کرد. در جاده کسی نبود اما از کنار ساختمان سروکله‌ی دو نفر پیدا شد که باهم حرف می‌زدند. قدرت هنوز نه آنها را می‌دید و نه صدایشان را می‌شنید. گرگو ماشینی را هـم دید کـه از روبه رو سفیدی برف را می‌درید و پیش می‌آمد؛ همان جا که جاده‌ی خاکی زیر برف پنهان شده بود. ماشین آمد و نزدیک موتور قنبر، کمی دورتر از ایوان، ایستاد. کم کم صدای ماشین با صدای دو نفری که پیاده می‌آمدند به گوش قدرت رسید. گرگو پارس کرد و قدرت از جا پرید. سیخ و سوزن را زیر پر قالی پنهان کرد. گرگو هنوز پارس می‌کرد. قدرت دلش هری پایین ریخـت اما سعی کرد خودش را قرص و محکم بگیرد. یک بار دیگر همه‌ی استدلال‌ها و حرف‌هایی که در ذهن آماده کرده بود، مرور کرد.

صفحه ۸۱

افزودن به پاکت خرید 60,000 تومان

کتاب شکار کبک

  • نام کتاب: شکار کبک
  • ناشر : چشمه
  • تعداد صفحات: 150
  • شابک: 9789643629182
  • شماره چاپ: 7
  • سال چاپ: 1401
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
  • امتیاز:
    (2 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

دریای آرامش

بررسی کتاب دریای آرامش نوشته‌ی امیلی سنت جان مندل؛ درام سفر در زمان

نشانگر صبح

مروری بر کتاب خروس نوشته‌ی ابراهیم گلستان

می‌ترسم که بخوام رقابت کنم

مروری بر کتاب زویی و فرانی نوشته‌ی جی. دی. سلینجر

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 60,000 تومان