هرگز نفهمید جواهرات چقدر بودند
مروری بر کتاب جنایت و مکافات نوشتهی فیودور داستایفسکی
نسرین ریاحیپوردوشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۸

یک روز در سن پترزبورگ چگونه میگذرد؟ یک روز در روسیۀ تزاری، کشوری وسیع با بناهای فاخر، طبیعت خیره کننده، خوراکها و نوشیدنیهایی متنوع و مردمی در اوج ثروت در کنار دیگرانی که در دخمهها و سوراخها زندگی میکنند. بستری آمیخته به سنتها و سلسله مراتب اجتماعی و ناآرامیهای سیاسی، بستری بینظیر که نوابغش را شتاب زده به جوخۀ مرگ میبرد و ناگهان بر حسب تقدیر باز میگرداند تا به سرزمین یخهای همیشگی بروند و در زندانهای اعمال شاقه، ذره ذره بمیرند. شاید هنرمندان این طور خلق می شوند و فرصت نظارۀ جهان را پیدا میکنند؛ زیرا که فرصت مییابند بینهایت زندگی را، در رنجها و صحنههای بیمانندی که دیدهاند، تجربه کنند. قاتلها و متجاوزها را بشناسند، گرسنگی را مزه کنند و بدانند که مرگ آنان که دیوانهوار دوستشان میدارند؛ چه طعمی دارد.
رادیون رومانویچ راسکولنیکف، قهرمان جنایت و مکافات، از دل این رویدادهای سهمناک گذشته و شاید آن زمان خلق شده است که فیودور داستایوفسکی در زندان هم صحبت اشباحی می شد که روزی گلوی زن یا مردی را فشرده بودند و یا دارایی ثروتمندی را به یغما برده بودند؛ ثروتمندی، زیرا عدالت برای فرودستان ساخته نشده است. گویی داستایوفسکی تکههایی از وجودش را، زندگیاش را به قهرمانانش بخشیده است. قهرمانانی چون رادیون زیبا با مادر و خواهر فقیرش. رادیونی که هزاران ایدۀ ناب داشت اما مجبور شد دانشگاه را ترک کند و آن قدر افکار مالیخولیایی به او هجوم آوردند که به فکر کشتن پیرزنی رباخوار افتاد که واماندگان آخرین اجناسشان را برای وعده غذایی پیش او گرو می گذاشتند. مارمالادوف سیاه مست که در زیر زمین کثیف عرق فروشی در یک غروب، داستان سوفیا، دختر عزیزش را با ضجه بازگو کرد و چه خوشیای از شنیدن سیاه بختی او حاضران را در بر گرفت؛ و سوفیای دوست داشتنی و نوع دوست که برای سیر کردن شکم مادرخواندهاش و فرزندان او تن فروشی می کرد. اما اجتماع آن روزگار سن پترزبورگ حتی به او اجازه نمی داد با آنها زیر یک سقف زندگی کند.
جنایت و مکافات داستان این آدم هاست؛ داستان پیچیدگی روح انسان و رادیون ناظریست که نمی تواند در خاموشی و رخوت نمایش اطرافش را دنبال کند. او درگیر آدمها، شخصیت آنها، گذشته و رنج هایشان میشود؛ با خود کلنجار میرود و داستانی خارق العاده را رهبری میکند. داستانی که در نهایت آن نمی توان قضاوت کرد که رادیون انسان خوب یا بدی بوده است؛ زیرا انسان موجود پیچیده ایست و شاید داستایوفسکی همین را میخواهد. میخواهد مخاطب را در هجمه رویدادها و افکار آشفته رها کند تا لغزندگی مرزهای اخلاق را دریابد.
مطالب پیشنهادی
کتاب های پیشنهادی جنایت و مکافات
نویسنده: فیودور داستایفسکی ناشر: مرکز قطع: گالینگور،رقعی نوع جلد: گالنیگور قیمت: ناموجود