قدم کوچکِ نویسنده‌ی بزرگ: بیچارگان

مروری بر کتاب بیچارگان نوشته‌ی فیودور داستایفسکی

احسان طالبی

پنجشنبه ۱۸ شهریور ۱۴۰۰

(1 نفر) 4.5

کتاب بیچارگان نوشته فیودور داستایفسکی

کتاب بیچارگان اولین اثرِ داستایفسکی است که نام او را بر سر زبان‌ها آورد. رمانی که به‌ نظرِ گریگاروویچ منتقدِ روس نوید گوگولِ دیگری را در ادبیات روسیه می‌داد _که البته ابداً این‌گونه نبود. بیچارگان نشانی از آن گفت‌وگوهای درونی‌ِ درخشان که در داستایفسکی سراغ داریم، ندارد. در مقایسه با شاهکارهای نویسنده طرح کلی این داستان به‌شدت ضعیف است. شخصیت‌ها نسبتِ روشنی با یکدیگر ندارند و البته با خودشان. یک پیرمرد و یک دختر جوان که بنا به نسبتی نه‌چندان روشن با یکدیگر درحالِ مکاتبه هستند، آغاز این ارتباط روشن نیست، ما نمی‌دانیم نسبت آن‌ها چیست؛ چه زمانی و چگونه این ارتباط بین آن‌ها شکل می‌گیرد. بخش زیادی از مکاتبات درمورد مشکلات مادی است و قربان-صدقه رفتن‌های متداول به‌ویژه ازطرف پیرمرد. بخشی از این ابراز علاقه حالتی پدرانه دارد، گاهی درحد همان قوم و خویشی و بعضاً به ابرازهای بسیار مختصرِ عاشقانه. داستان درحقیقت در یک دایره چنین گردشی دارد: از نامه‌نگاری‌های ساده و گزارش روزمره شروع می‌شود و همزمان با اوج گرفتن عواطف با مشکلات اغلب مادی و بعضاً معاشرتی به اوج می‌رسد و با کاهش این مشکلات و البته ازدواج دختر و سفر اجباریِ او به نقطه اولیه باز می‌گردد. ابراز علاقه‌ها سخت محافظه‌کارانه است و اغلب با خودزنی و محال جلوه‌ دادنِ این ارتباط همراه است. داستان اروتیسم ضعیفی دارد. 

قدرت اصلی قهرمان سخت‌کوشی و زندگی اخلاقی است و البته حفظ این سلامت اخلاقی؛ و اخلاق هم بسیار مبتنی بر عرف است. داستان اصلی اغلب با ورود مشکلات جدید کم‌رنگ می‌شود. اگر خط اصلی داستان یک ارتباط آسان همراه با آسایش نسبی باشد اغلب بیماری دختر، آشنایی پیرمرد با مردی روشنفکر و البته ادبیات فاخر، مشکلات شدید مادی، پیدا شدن خواستگار سمج برای دختر، شرایط سخت محل کار دختر در خانه‌ی یکی از اقوام و مشکلاتی از این قبیل آن را به حاشیه می‌راند. این مواجهه‌ی توأمان مخاطب را نه به‌شکل جدی با شخصیت‌ها مواجه می‌کند و نه با مشکلات آن‌ها. اتفاقات همه تقریبا بی‌مقدمه نازل می‌شوند و رابطه درستی بین آن‌ها شکل نمی‌گیرد. در چنین وضعیتی زیست اخلاقی هم کمی کلافه‌کننده به نظر می‌رسد. با این همه، مشکلات مختلف معیشتیِ مردم فرودست در مرکز صحنه است. 

داستایفسکی بی‌آن‌که نگاه تحقیرآمیزی به این وضعیت داشته باشد از همین مردم فرودست قهرمان‌هایی با ویژگی‌های اخلاقی می‌سازد. هر چند در این اثر قلم نویسنده هنوز به پختگی لازم نرسیده اما به وضوح روشن است که کنار همین مردم و با همین مردم است و مسئله‌ی طبقات فرودست را دارد. این نکته در آثار دیگر داستایفسکی نیز به چشم می‌خورد. هر چند نوشتن از فقر یا داستان‌هایی با سبک نامه‌نگاری ابداع داستایفسکی نبود و حتی پیش از او گوگول در روسیه این راه را آغاز کرده بود اما تفاوت این اثر در چند صدایی بودن قهرمان آن است. ماکار داووشکینِ کارمند به واسطه‌ی مکاتبه با واروارا آلکسییونا از رنج‌هایش سخن می‌گوید. در حقیقت فقر نه از موضع راوی که از موضع قهرمان روایت می‌شود و این روایت با هم‌صدایی درونی هر دو شخصیت پیش می‌رود. گریز به ادبیات در این وانفسا نیز از وجوه درخشان کارِ داستایفسکی است. جایی که میان تمام مشکلات متعدد، دووشکین از آشنایی با یک جمع ادبی و مواجهه با ادبیات ابراز خرسندی می‌کند و زندگی را بدون ادبیات چیز بی‌ارزشی می‌یابد و جالب این‌که این شگفتی هم عادلانه تقسیم می‌شود و هم‌صدایی شخصیت‌ها باز هم به چشم می‌خورد: " آه، ادبیات چیز شگفتی است، وارنکا، یک چیز خیلی شگفت. من این را پریروز در کنار این آدم‌ها کشف کردم. ادبیات چیز عمیقی است! ادبیات دل آدم‌ها را قوی می‌کند و به آن‌ها خیلی چیزها یاد می‌دهد و در هر کتاب کوچکی که این‌ها دارند چیزهای شگفت زیادی هست. چه عالی نوشته شده‌اند! ... وارنکا، دلم به حال خودم می‌سوزد، دلم می‌سوزد که مثل آن‌ها نیستم؛ دلم می‌سوزد چون بنا به آن ضرب‌المثل معروف "هیکل بزرگ کرده‌ام، اما عقلم رشد نکرده است. می‌خوابم، بس که احمق هستم. در حالی‌که به جای خوابیدنی که به آن احتیاج ندارم باید کار به‌دردبخوری بکنم؛ مثلاً باید بنشینم‌‌ و چیزی بنویسم. این می‌تواند کاری مفید برای خودم و مطبوع برای دیگران باشد."

بیچارگان

نویسنده:
فیودور داستایفسکی
ناشر:
نی
مترجم:
خشایار دیهیمی
قیمت:
ناموجود
متاسفانه این کتاب موجود نیست

تلاش چندانی برای تغییر شرایط نیست و ما به‌خاطر آشنایی اندک با شخصیت‌ها به درک درستی از این تسلیم بودن نمی‌رسیم. در توصیف مکان‌ها هم جزئیات دقیق نیست، امری که شاید در هیچ‌کدام از آثار داستایفسکی دقت بالایی ندارد. در نهایت این روند ادامه نمی‌یابد و داستایفسکی در آثار بعدی شیوه‌های دیگری را برمی‌گزیند که البته بسیار هم موفق است.

بیچارگان یکی از رمان های داستایوفسکی نویسنده شهیر روسی است که در سال 1846 نوشته شده است. رمان های دیگر این نویسنده با عناوین “ابله”، “جنایات و مکافات”، “شب های روشن”، “بانوی میزبان”، “یک اتفاق مسخره”، “قمارباز” و “همزاد” به فارسی ترجمه شده است.

دیدگاه ها

کاربر مهمان ۱۴۰۱/۰۵/۲۸

در نقدی که کردید به سن نویسنده و مکتب فکری رایج در کتاب که نویسنده به شیوه ای ناتورالیستی در حال نگارش بود توجه نکرده اید. دنبال نقطه آشنایی دو شخصیت بودین گویی مشکل این است که این دو چطور آشنا شده اند؛انگار قراراست درباره شرعی بودن یا نبودن نحوه آشنایی شخصیت ها نظر بدهیم!از ننوشته ها ایراد گرفتید بیشتر تا خود نوشته!

پرسش های متداول

نشر نی، نشر امیرکبیر، نشر جاودان خرد، نشر روزگار و نشر خوارزمی.

سال 1846 منتشر شده است.

مطالب پیشنهادی

بازگشت به حماسه: ایلیاد

بازگشت به حماسه: ایلیاد

مروری بر کتاب ایلیاد اثر هومر

آغاز هزارتوی آقای نویسنده: همزاد

آغاز هزارتوی آقای نویسنده: همزاد

مروری بر کتاب همزاد نوشته‌ی فیودور داستایفسکی

از ابتدا تنها بلند پروازی‌ام، نویسنده شدن بود

از ابتدا تنها بلند پروازی‌ام، نویسنده شدن بود

مروری بر کتاب بخور و نمیر نوشته‌ی پل استر

کتاب های پیشنهادی