کتاب ابیگیل

نویسنده: ماگدا سابو

آکواریوم و یک خیانت

باقی روز، تا وقت شام، کاری به کارشان نداشتند. مسئول کتابخانه، یکی دیگر از خواهران روحانی، آمده بود و کارش را شروع کرده بود و سایر خواهرها توی آشپزخانه و اتاق خیاطی مشغول بودند، ولی برای بچه ها هنوز برنامه‌ریزی‌ای نشده بود. البته فعلا نمی‌شد این کار را کرد. از جاهای متفاوت کشور می‌آمدند، درست مثل چند نفر از کادر آموزشی؛ همه با قطار سر می‌رسیدند و در زمان‌های متفاوت؛ و این مسئله هرگونه فعالیت برنامه‌ریزی شده را غیرممکن می‌کرد. ولی با فرا رسیدن شب همه آمده بودند و سر میز شام حتی یک صندلی خالی نبود. بعد از نماز شب، گینا بالاخره یکی از معلم‌هایش را دید ـ کشیشی که برگزاری مراسم عبادت مدرسه را به عهده داشت و بنا بود که مطالعات دینی را به آن‌ها درس بدهد.

صفحه ۱۰۷

افزودن به پاکت خرید 320,000 تومان

کتاب ابیگیل

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

وقتی یک شهر خاکستری رنگی می‌شود!

معرفی کتاب کودک قصه‌ی شهر لیتل لایت نوشته‌ی کلی کنبی

من دختری هستم که می‌خواهد فراموش کند...

مروری بر کتاب تافی نوشته‌ی سارا کروسان

در جست‌وجوی موهای از دست رفته

معرفی کتاب کودک روزی که موهای بابا فرار کرد نوشته‌ی یورگ موله

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 320,000 تومان