از استادان زندگی در لحظه بیاموزیم

مروری بر کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ اثر پیرو فروچی

فاطمه آل آقا

چهارشنبه ۱۳ مرداد ۱۴۰۰

مروری بر کتاب بچه هایمان به ما چه می آموزند اثر پیرو فروچی

« من هم مثل همه‌ی بچه‌ها به مراقبت نیاز داشتم. باید کسی بود که به من غذا می‌داد و از من حمایت و مواظبت می‌کرد. والدینم مرا حمایت کردند و به من غذا دادند. در آن‌ زمان این کار را وظیفه‌شان می‌دانستم، اما حالا که خودم بزرگ شده‌ام دیگر حتی فرصت درک آن را ندارم. ولی در مقام پدری که تمام مدت روز کار می‌کند و وقت فراغت برای خودش ندارد و شب با خستگی به خانه می‌آید و به روز‌های بی‌شماری که باید به این صورت بگذرند نگاه می‌کند، در می‌یابم که والدین من نیز همین کار را برایم انجام داده‌اند. بی هیچ منتی، برای همین از آن‌ها سپاسگزارم. این کشف بزرگی است، بهترین هدیه‌ای که می‌توان به کسی داد همین است. من هم می‌دانم که سال‌ها بعد بچه‌های من هم از من ممنون خواهند شد. عشق و قدردانی. اما مراقب باشید! دشمنی خطرناک در کمین است. همه ما یک نیمه تاریک داریم که حریص و خشن است و آن را نفس می‌نامیم. نفس می‌پندارد تمام دنیا باید برای برآوردن نیازها و امیال او بسیج شود. اگر کارها آن‌طور که او می‌خواهد پیش نرود عصبانی می‌شود. او دیگران را مثل رقیب و در نتیجه دشمن می‌بیند. مشکوک و ترسناک است، از آنچه می‌گوید بکن بپرهیزید. نفس واقعیت‌ها را آن‌طور که دوست دارد دستکاری و تحریف می‌کند، این‌طور که باشد لذت بردن از زندگی خیلی ترسناک می‌شود. ما را از دوست داشتن دیگران و درک زیبایی بر حذر می‌دارد. زمان زودگذر را اشغال می‌کند. از مرگ می‌ترسد و هیچ‌وقت واقعا زندگی نمی‌کند. کم پیش می‌آید که ما از شر آن راحت باشیم، هرچند توان رستن از زندان نفس را داریم.»[1]

هر انسان هنگامی که تصمیم می‌گیرد یک مهارت جدید را بیاموزد به دنبال بهترین‌ها می‌گردد. در گذشته تدریس هر درس به صورت انحصاری متعلق به یک استاد خاص بود و یا برای یادگیری یک درس ویژه فقط باید به یک آموزشگاه مراجعه می‌کردیم؛ اما دیگر روزگار تغییر کرده است و هر فرد انتخاب‌های متعددی دارد. افراد مختلف برای یادگیری علوم گوناگون به دنبال بهترین اساتید، بهترین آموزشگاه، بهترین شیوه تدریس و... هستند و برای رسیدن به آن تلاش می‌کنند. ممکن است فردی هر هفته مسافتی طولانی در سرما و گرما طی کند تا به آموزشگاه مورد نظرش برسد یا از سایر برنامه‌های خود برای رسیدن به کلاس درس، صرف نظر کند. این امکان وجود دارد که شخصی برای پیدا شدن یک جای خالی در کلاسی خاص، مدت‌های طولانی منتظر بماند و یا هزینه‌های کلانی در جهت ثبت‌نام در آموزشگاهی خصوصی پرداخت کند.

معلم‌های خوب در بیشتر مواقع سرشان شلوغ است و امکان رسیدگی دائمی به دانشجوهای خود را ندارند. وقت گرفتن از آن‌ها بسیار مشکل است و غیر از ساعات کلاس به علت مشغله‌های متعدد، خیلی سخت می‌توان با آن‌ها ارتباط برقرار کرد.

حقیقت این است که استادان خوبی هم وجود دارند که کمتر کسی آن‌ها را می‌شناسد. این اساتید توانا، گمنام هستند. آن‌ها در تمام بیست و چهار ساعت شبانه روز در دسترس و آماده‌ی آموزش درس هستند. این استادان هزینه‌ی کلانی دریافت نمی‌کنند و برای رفتن به کلاس آنان لازم نیست وقت زیادی را صرف کنید. هزینه‌ی کلاس این اساتید همراهی، همدلی و مهربانی است. این آموزگاران ماهر، بین شاگردان خود فرق نمی‌گذارند و شیوه‌ی تدریسشان برای همه یکسان است. برای رسیدن به کلاس این اساتید لازم نیست مسافت زیادی را طی کنید. برای یافتن آن‌ها، تنها کافی است با دقت بیشتری به دنیای اطراف و پیرامونتان نگاه کنید.

پیرو فروچی در کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ این معلم‌های تیزهوش را معرفی می‌کند و درس‌هایی که در زمینه‌ی لذت زندگی، عشق و هشیاری آموخته را به شیوه‌ای جالب در اختیار مخاطبان خود قرار می‌دهد.

پیرو فروچی که بود؟

پیرو فروچی در سال 1943 در توروین ایتالیا چشم به جهان گشود. در سال 1970 درسش به اتمام رسید و از دانشگاه تورنتو فارغ‌التحصیل گشت. فروچی روان‌شناس حوزه‌ی کودک و نوجوان است و به سبب کسب تجربه‌های مختلف در زمینه‌ی روان‌درمانی افراد، در کار خود بسیار موفق عمل کرده است.

پیرو فروچی نویسنده ایتالیایی

وی دوره‌های متعدد روان‌درمانی در کشورهای مختلف برگزار کرده و اطلاعات خود را در اختیار علاقه‌مندان قرار داده است. او هم‌چنین در حوزه‌ی فلسفه، نویسندگی و معلمی هم فعالیت‌های گسترده‌ای دارد. فروچی کتاب‌های متعددی نوشته است. بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟، قدرت مهربانی، زیبایی و روح و... از جمله کارهایی هستند که مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند.

همه‌چیز درباره‌ی ترجمه فارسی بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟

مهسا ملک مرزبان در سال 1353 در تهران متولد شد. خانواده‌ی ملک مرزبان اهل ادبیات و هنر و فرهنگ بودند و مهسا با فرهنگ و ادبیات بیگانه نبود. او به دانشگاه آزاد اسلامی رفت و به خواندن رشته‌ی مترجمی زبان انگلیسی مشغول شد. در سال 1375 از دانشگاه فارغ‌التحصیل گشت و بعد از آن، بلافاصله به کار ترجمه روی آورد. اولین کتاب او فانی و الکساندر در سال 1376 به چاپ رسید. وی در رادیو و تلویزیون هم برنامه‌های متعددی اجرا کرده است. صبح تهران، آفتاب مهربانی، چشم شب روشن، اردیبهشت، طلوع، رادیو هفت و... از نمونه‌های موفق همکاری ملک مرزبان با رسانه‌ی ملی هستند.

مهسا ملک مرزبان مترجم کتاب بچه هایمان به ما چه می آموزند؟

او هم‌چنین در حوزه‌ی مطبوعات هم فعالیت‌های گسترده‌ای داشته و در مجله‌های صنعت و سینما، شوکران، کارنامه و... مطالب متعددی نوشته است. کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند توسط مهسا ملک مرزبان به فارسی ترجمه شده است. این کتاب، سومین اثری بود که توسط ملک مرزبان ترجمه شد. نشر نی کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ را در سال 1383 به چاپ رساند و منتشر کرد.

از دیگر آثار موفق ملک مرزبان می‌توان به رمان نوجوان صورت‌های کاغذی اثر راشل اندرسون، سفر در اتاق تحریر اثر پل استر، هفده انگلیسی مسموم اثر گابریل گارسیا مارکز، راز کلاه رومی اثر الری کویین، قلبی به این سپیدی اثر خابیر ماریاس و... اشاره کرد.

در کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند چه خبر است؟

کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ درون‌مایه‌ی روان‌شناختی دارد و موضوع اصلی کتاب تربیت خودآگانه با رویکرد فرزندپروری است. تصور عمومی در بیشتر اوقات این است که مادران در تربیت کودکان نقش اساسی و کلیدی‌تری دارند و پدرها از مسائل تربیتی و نکات فرزندپروری اطلاعات زیادی ندارند؛ اما این کتاب نمونه‌ی نقض این تصور اشتباه است. کتاب از دید پدر خانواده نوشته شده است. حقیقت این است که زندگی فروچی بعد از به دنیا آمدن فرزندانش برای همیشه دچار دگرگونی می‌شود و همه چیز تغییر می‌کند. کارهای روزانه، موقعیت‌ شغلی، نوع تفریحات و... از جمله مواردی هستند که دچار تغییر می‌شوند. مقدمه‌ی کتاب با یک گلایه به وضع موجود شروع می‌شود.

فروچی در این کتاب از ارتباط بین خود و دو فرزندش پرده‌برداری می‌کند و نوع روابط بین فرزندان و والدین را بدون واسطه در اختیار مخاطبان قرار می‌دهد. پیرو، امیلیو و جوناتان سه رأس مثلث رابطه‌ی پدر و فرزندی را تشکیل می‌دهند. او در این کتاب با چالش‌های متعددی روبه‌رو می‌شود. وی در بسیاری از مواقع توانایی حل این چالش‌ها را دارد و در بعضی اوقات نمی‌تواند چالش‌ها‌ را مدیریت کند و در دام مشکلات اسیر و گرفتار می‌شود. او دیدگاه‌های خود در زمینه‌ی فرزند پروری را هم در غالب یک پدر و هم در غالب یک روان‌شناس حاذق، بیان می‌کند. بچه‌ها و چالش‌های آنان باعث می‌شود تا فروچی برای مفاهیم ذهنی خود به تعریف‌های جدیدی دست پیدا کند و نظام ذهنی‌اش به طور کامل دگرگون شود. او در این کتاب به‌هیچ‌وجه تصمیم ندارد درس بدهد و یا قوانین روان‌شناسی را بیان کند. او فقط تجربیات روزمره‌ی خود را با مخاطبان به اشتراک گذاشته است.

پیرو فروچی نویسنده ایتالیایی

در کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ به موارد بسیاری برخورد می‌کنیم که قوانین روان‌شناسی در بعضی موقعیت‌ها عمل نمی‌کنند و حتی خود فروچی با وجود تجربه‌های گوناگون در زمینه‌ی روان‌درمانی افراد مختلف، درمانده می‌شود و نمی‌تواند قوانین روان‌شناسی را در زندگی خود پیاده کند. این نکته به سایر پدر و مادرها امید می‌دهد که از احساس ناکافی بودن فاصله بگیرند و ضمن تلاش برای بهتر شدن، خودشان را با همه‌ی خوبی‌ها و بدی‌ها بپذیرند.

وی در این کتاب به مخاطب خود نشان می‌دهد که بچه‌ها مانند آینه‌ای بدون خط و خش هستند و تمام رفتارهای والدین را مو‌به‌مو نمایش می‌دهند. او عقیده دارد برای تربیت فرزندان باید از خودمان شروع کنیم. وی معتقد است اگر خود پدر و مادر به بلوغ اخلاقی و رفتاری برسند و در جهت اصلاح خودشان گام بردارند، کم‌کم فرزندان هم با پیروی کردن از آن‌ها به جایگاه قابل‌ قبولی دست پیدا می‌کنند. دیدگاه فروچی این است که کمتر مداخله کنیم و بیشتر مشاهده‌گر باشیم و تمام تلاش خود را بکنیم تا از روند رشد و تربیت فرزندنمان لذت ببریم.

وی در این کتاب از رفتار و تفکرات پاک کودکان الگو می‌گیرد و عقیده دارد درس‌هایی که از کودکانش دریافت کرده است بسیار بهتر، اساسی‌تر و کارآمدتر از شرکت در بسیاری از کلاس‌های درس و مطالعه‌ی کتاب‌های مختلف بوده است. وی در کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ با رشد و تکامل بچه‌ها همراه می‌شود و دنیا را از دید آن‌ها مشاهده می‌کند. در این کتاب تفاوت دیدگاه‌های بزرگسالان و کودکان به طور کامل مورد بررسی قرار می‌گیرد و از این نظر بسیار جالب است.

سبک کلی کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟

کتاب در 180 صفحه و 13 فصل اصلی نوشته شده است. البته یک مقدمه در ابتدا و یک بخش برای سپاس‌گزاری و تشکر در انتهای‌ کتاب وجود دارد. توجه، فضا، گذشته، هویت، تو اینی، واقعیت زوج، قدردانی، صبر، هوش، بازی، معصومیت، اراده و عشق، عنوان فصل‌های این کتاب را تشکیل می‌دهند. نثر کتاب بسیار ساده و روان است و هنگام خواندن آن با ترجمه‌ای خوب و دقیق مواجه می‌شویم. فروچی در کتاب از اصطلاحات روان‌شناسی و اسامی عجیب و غریب استفاده نکرده است و مقصود خود را به ساده‌ترین شیوه‌ی ممکن به خواننده انتقال داده است. او واضح و صریح عقاید خود را بیان می‌کند تا برای همه‌ قابلیت استفاده داشته باشد.

این کتاب‌ حاصل تجربه‌ی زیسته‌ی پدری پیرو فروچی است و از این منظر بسیار جذاب و اثرگذار است. مخاطب به سبب صداقت کلام نویسنده با او همراه می‌شود و کتاب را تا انتها دنبال می‌کند. تجربه‌های رویارویی فروچی و فرزندانش در تمام طول کتاب به چشم می‌خورد و در بسیاری از اوقات، لحظه‌های بامزه‌ای را خلق می‌کند که باعث خنده‌ی مخاطب و ایجاد حس همزاد پنداری می‌شود. فروچی در سراسر کتاب از مثال‌های متعدد استفاده کرده تا پیام خود را ساده‌تر به خواننده‌ی کتاب برساند. این مثال‌ها در اغلب اوقات حاصل برخورد‌ و رویارویی روزانه‌ی فروچی با فرزندانش است. بازی کردن در پارک، مریض شدن و لزوم استراحت کافی، غذا نخوردن بچه‌ها ، لجبازی و ناراحتی بی‌دلیل، دعوت شدن به یک مهمانی و نداشتن زمان کافی برای آماده شدن، رفتن به فروشگاه و... از نمونه‌های این مثال‌ها هستند که باعث تثبیت کامل مطالب در ذهن خواننده می‌شوند.

« با امیلیو در صف صندوق فروشگاه هستیم که صدای جیغ بچه‌ای را می‌شنویم. برادر و خواهر بچه هم آنجا هستند. برادر زود می‌زند زیر گریه و خواهر بزرگ‌ترشان که اختلاف سنی چندانی هم با آن‌ها ندارد، به جمعشان می‌پیوندد. مادرشان زنی است درشت و قوی‌ هیکل و گویی مبارزات زیادی را برای به‌دست آوردن حقش پشت سر گذاشته است. سریع سه آب‌نبات می‌خرد، کاغذ دورشان را باز می‌کند و هر یک را در دهان یکی از آن‌ها می‌چپاند، گریه پایان می‌گیرد. بچه‌ها خرت‌خرت آب‌نبات‌ها را می‌جوند و دیگر صدایشان در نمی‌آید. امیلیو در سکوت شاهد تمام ماجراست. ما در خانواده چهار نفری‌مان معمولا برای پر کردن شکم از شیرینی و شکلات استفاده نمی‌کنیم. امیلیو که گرسنگی به شکمش فشار می‌آورد کم‌کم محزون می‌شود. از سوپرمارکت بیرون می‌آییم. نیم ساعت بعد در راه منزل صدای گریه غصه‌داری به گوش می‌رسد:" منم آ‌ب‌نبات می‌خوام!"»[2]

طرح جلد کتاب بچه هایمان به ما چه می آموزند؟

طرح جلد کتاب بسیار جذاب است. تصویر فیلی بزرگ که به دنبال یک بچه فیل حرکت می‌کند، به طور کامل روند یادگیری بزرگتران از افراد کوچک‌تر خانواده را در ذهن متبادر می‌کند و با مفهوم اصلی کتاب به شدت همسو است.

با خواندن این کتاب دیدگاهتان برای همیشه نسبت به بچه‌ها تغییر می‌کند و دنیای جدیدی از رفتارهای فرزندان مقابلتان باز می‌شود. خواندن کتاب بچه‌هایمان به ما چه می‌آموزند؟ برای همه‌ی مردم واجب است و به آن‌ها کمک می‌کند. تفاوتی ندارد که فرزند دارید یا ندارید. اگر خاله یا عموی بچه‌ی خردسالی هستید، اگر خواهر یا برادر کوچک‌تر از خود دارید، اگر ممکن است روزی با یک بچه برخورد داشته باشید، اگر از بچه‌ها خوشتان می‌آید و آن‌ها را دوست دارید و اگر دوست دارید دنیا به جای بهتری برای زندگی همه‌ی افراد تبدیل شود، مطالعه‌ی این اثر بی‌نظیر پیرو فروچی را به‌هیچ‌وجه از دست ندهید.


[1] - (ص234 و 235)

[2] - (ص 124)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر نی.

سال 1997 منتشر شده است .

مطالب پیشنهادی

آنگه که خود را یافتم: من چگونه اِروین یالوم شدم

آنگه که خود را یافتم: من چگونه اِروین یالوم شدم

مروری بر کتاب من چگونه اروین یالوم شدم

در این دنیای بزرگ و سریع و دیوانه‌وار، به اندازه کافی خوب هستم؟

در این دنیای بزرگ و سریع و دیوانه‌وار، به اندازه کافی خوب هستم؟

مروری بر کتاب اضطراب منزلت نوشته‌ی آلن دو باتن

غرق در تماشای دانه‌های نرم برف

غرق در تماشای دانه‌های نرم برف

مروری بر کتاب مغز اندرو اثر ادگار لارنس دکتروف

کتاب های پیشنهادی