ورود به آوانگارد

«چی از این زن می‌دونین؟»

بخشی از کتاب «غریبه‌ای در خانه» اثر شاری لاپنا

نویسنده مهمان
سه شنبه ۱۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

سیزدهم آگوست یه تصادف تو همون حوالی داشتیم.

فلمینگ و کرتون به هم نگاه می‌کنند. کرتون صاف‌تر می‌نشیند و می‌گوید: «بله یه تصادف داشتیم.»

راسبک می‌گوید: «بهم بگین چی می‌دونین.»

کرتون می‌گوید: «یه زن با سرعت زیاد رانندگی می‌کرده و چراغ قرمز رو رد می‌کنه، برای اینکه به یه ماشین دیگه نزنه، منحرف می‌شه، کنترلش رو از دست می‌ده و با تیر چراغ برق تصادف می‌کنه.»

-  زنده مونده؟

-  بله، اما ظاهرا فراموشی گرفته.

-  شوخی می‌کنین، درسته؟

-  نه، هم دکتر این مساله را تایید کرده و هم شوهرش.

-  اما شما شک دارین.

-  نمی‌دونم. همون شب، شوهرش با 911 تماس گرفته و خبر مفقود شدن همسرش رو داده. زنه بدون این که کیف و گوشی‌اش رو برداره، به سرعت از خونه زده بیرون و حتی درها رو قفل نکرده.

راسبک به کرتون که سرش را تکان می‌دهد، نگاه می‌کند.

کرتون می‌گوید: «من فکر می‌کنم زنه داره دروغ می‌گه.»

راسبک می‌پرسد: «چی از این زن می‌دونین؟»

فلمینگ جواب می‌دهد: «اسمش کارن کرایه. اگه محل تصادف و اینکه اونجا چه کار می‌کرده رو نادیده بگیریم، می‌تونیم بگیم که یه زن خانه‌دار معمولیه.»

-  خونه‌دار؟

-  بله، حدود سی، سی و پنج سالشه. کتابداره. با یه حسابدار ازدواج کرده. بچه ندارن. خونه‌ی خوبی در حومه‌ی شهر دارن، توی پارک هنری. راسبک ناگهان یاد دستکش‌های لاستیکی صورتی‌رنگ می‌افتد که نزدیک صحنه‌ی جرم پیدا کرده بود. با ماشین از روی آن رد شده بودن و رد لاستیک رویش مانده بود. «ماشینش چی شد؟»

-  کرتون می‌گوید: «یه هوندا سیویکه که اوراق شده.»

راسبک می‌گوید: «باید لاستیک‌هاش رو چک کنم.» کمی هیجان‌زده شده است. با خودش فکر می‌کند چقدر جالب می‌شود اگر ارتباطی بین این زن خانه‌دار که تصادف کرده و آن مرد مقتول پیدا کند.

فلمینگ می‌گوید: «راسبک، فکر کنم از اینجا به بعدش دیگر کار خودته.» 

غریبه ای در خانه

نویسنده: شاری لاپنا ناشر: آموت قطع: شمیز,رقعی نوع جلد: شمیز قیمت: ناموجود

شاری لاپنا، غریبه‌ای در خانه، چاپ اول ، مترجم عباس زارعی، نشر آموت