داستان کوتاه، بهعنوان یکی از چالشبرانگیزترین و در عین حال تأثیرگذارترین فرمهای ادبیات منثور، عرصهای است که در آن اختصار کلمات با عمقِ معنا تلاقی میکند. اگر رمان را به یک سفر دریایی طولانی و پرماجرا تشبیه کنیم که در آن فرصت برای مکاشفه در جزئیات، تغییر مسیر و آشنایی با همسفران فراهم است، داستان کوتاه همچون صاعقهای است که در لحظهای کوتاه، تاریکی را میشکافد و منظرهای هولناک یا شگفتانگیز را پیش چشم مخاطب آشکار میسازد. ادگار آلن پو، نویسنده و نظریهپرداز برجسته آمریکایی که بسیاری او را پدر معنوی و تئوریک داستان کوتاه میدانند، در نقد و بررسی قصههای ناتانیل هاثورن، تعریفی بنیادین ارائه میدهد که هنوز هم سنگبنای نقد این گونهی ادبی است. پو معتقد بود داستان کوتاه روایتی است منثور و تخیلی که نویسنده میتواند آن را در یک نشست (مدتی بین نیم ساعت تا دو ساعت) به پایان برساند.
اما این تعریف صرفاً به کمیت اشاره دارد. جوهرهی اصلی داستان کوتاه در وحدت تأثیر نهفته است. در رمان، نویسنده میتواند چندین خط داستانی را دنبال کند، شخصیتهای فرعی متعددی را بپروراند و حتی وقفههایی در روایت ایجاد کند. اما در داستان کوتاه، هر واژه، هر توصیف و هر دیالوگ باید در خدمت یک هدف واحد باشد: القای یک تأثیر حسی یا عاطفی مشخص بر خواننده. نویسنده در داستان کوتاه، برشی از زندگی را انتخاب میکند؛ برشی که شاید در ظاهر ساده باشد، اما در باطن، حامل حقیقتی بزرگتر دربارهی وضعیت بشری است. این فشردگی و ایجاز، داستان کوتاه را به شعر نزدیک میکند؛ جایی که فرم و محتوا چنان در هم تنیدهاند که تغییر حتی یک کلمه میتواند ساختار اثر را دگرگون سازد.
تاریخچه داستان کوتاه به قدمت زبان بشر است. از حکایتهای هزار و یک شب و دکامرون بوکاچیو تا حکایتهای گلستان سعدی، بشر همواره میل به شنیدن قصههایی داشته که در کوتاهترین زمان، پندی اخلاقی یا لذتی روایی را منتقل کنند. با این حال، داستان کوتاه به معنای مدرن آن (Short Story) در قرن نوزدهم و با ظهور نشریات و مجلات ادبی در اروپا و آمریکا و روسیه شکل گرفت. در این نوشته مروری خواهیم داشت بر چیستی و چگونگی این ژانر و همچنین معرفی برخی از بهترین داستان های کوتاه که باید خواند و از دست نداد.
داستان کوتاه چیست؟
داستان کوتاه گونهای از ادبیات داستانی است که نسبت به رمان یا داستان بلند حجم بسیار کمتری دارد. نویسنده در داستان کوتاه معمولا برشی محدود از زندگی یا یک حادثه را روایت میکند، به نحوی که خواننده فرصت پرداختن به جزئیات حواشی را ندارد. از اینرو انتخاب کلمات و ایجاز در بیان اهمیت ویژهای دارد. در این نوع داستان تعداد شخصیتها محدود است و پیرنگ بهگونهای طراحی میشود که بیشترین تمرکز را روی شخصیت اصلی داشته باشد و حوادث فرعی در خدمت هدف اصلی قرار میگیرند.
ویژگیها و عناصر داستان کوتاه
داستان کوتاه معمولا دارای عناصر اصلی مشخصی است که در اغلب آثار کلاسیک مشترکاند. از جمله این عناصر میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- موضوع و درونمایه: اساس داستان کوتاه بر مفهومی واحد (مثلا عشق یا ظلم) استوار است. روایت باید از ابتدای داستان تا پایان حول آن موضوع حرکت کند تا پیام مشخصی القا گردد.
- زمینه (بافت داستان): زمان و مکان وقوع داستان و شرایط اجتماعی-فرهنگی آن مشخص میشود. این زمینه فضای کلی اثر را میسازد.
- پیرنگ (طرح داستان) :حوادث باید با منطق علت و معلولی به هم مرتبط باشند. اغلب ساختار طرح در داستان کوتاه شامل شروع، گرهافکنی، نقطه اوج و پایان است.
- تضاد (کشمکش): تضاد میان دو نیرو (مثلا انسان و طبیعت، انسان و جامعه یا درونی) انرژی داستان را تامین میکند و داستان را در مسیر اوج قرار میدهد.
- شخصیت: شخصیتهای داستان کوتاه معمولا بهطور مختصر معرفی میشوند. شناسایی ویژگیهای اصلی شخصیتها (یکوجهی یا چندوجهی، پویا یا ایستا) بر عهده روایت است. در داستان کوتاه فرصت پرداختن به رشد تدریجی شخصیتها بسیار محدود است.
- زاویه دید: روایت باید از زاویه دید مشخصی شکل بگیرد (مثلا دید سوم شخص ناظر مطلق یا محدود، یا اول شخص). انتخاب زاویه دید تعیین میکند که اطلاعات داستان چگونه به خواننده منتقل شود.
انواع داستان کوتاه
داستانهای کوتاه در اشکال و اندازههای گوناگونی نوشته میشوند. از نظر تعداد کلمات و صفحه، برخی داستان کوتاه را بین حدود ۱۰۰۰ تا ۷۵۰۰ کلمه (معادل ۴ تا ۲۵ صفحه) میدانند و برخی تا ۱۰٬۰۰۰ کلمه (حدود ۴–۳۵ صفحه) را نیز در این دسته قرار میدهند. در عمل، طول داستان کوتاه دقیقاً تعریف ثابتی ندارد؛ در ادبیات معاصر، اثری را داستان کوتاه میخوانند اگر بتوان آن را در یک نشست (حدود نیم ساعت تا دو ساعت) خواند و همه اجزاء آن حول یک روایت واحد باشد.
یکی از زیرگونههای داستان کوتاه داستانک (میکروفیکشن) نام دارد. داستانک یا داستان خیلی کوتاه شکل فشردهای از داستان کوتاه است که نویسنده با بهکارگیری حداقل واژگان، اثر غافلگیرکنندهای بهوجود میآورد و خود انواع مختلفی دارد:
انواع داستان خیلی کوتاه ( داستانک)
- داستان ششکلمهای :(Six-word story) داستان کوتاه معروف این نمونه منسوب به ارنست همینگوی است: برای فروش: کفش کودک، پوشیده نشده. (For Sale: Baby shoes, never worn). این شش کلمه، دنیایی از امید (خرید کفش)، فاجعه (مرگ کودک یا سقط جنین) و اندوه (فروش کفشها) را تداعی میکند. قدرت این گونه داستان کوتاه در ناگفتهها است؛ خواننده باید فضای خالی بین کلمات را با تخیل خود پر کند.
- درابل :(Drabble) داستانی که دقیقاً ۱۰۰ کلمه دارد. این محدودیت سفت و سخت، نویسنده را وادار به وسواسی عجیب در انتخاب واژگان میکند.
- دریبل :(Dribble) داستانی ۵۰ کلمهای.
- میکرو فیکشن :(Micro-fiction) معمولاً به داستانهای زیر ۳۰۰ کلمه اطلاق میشود.
- سادن فیکشن :(Sudden Fiction) داستانهایی کمی بلندتر، حدود ۷۵۰ تا ۱۵۰۰ کلمه.
ویژگی اصلی داستان خیلی کوتاه، تکنیک شروع از میانه است. نویسنده فرصتی برای مقدمهچینی ندارد؛ خواننده مستقیماً به وسط بحران پرتاب میشود. پایانبندی این داستانها نیز معمولاً باز یا دارای یک چرخش ناگهانی است که معنای کل متن را تغییر میدهد.
از زمان پیدایش این ژانر ادبی تاکنون نویسندگان بسیار زیادی در این قالب نوشتهاند و آثار بسیار مهمی را خلق کردهاند. در ادامه نگاهی خواهیم داشت به بهترین داستان کوتاه های جهان که اگر تاکنون به سراغشان نرفتهاید، از انتخاب و مطالعه آنها پشیمان نخواهید شد.
داستان های کوتاه آنتوان چخوف
آنتوان پاولوویچ چخوف (۱۸۶۰–۱۹۰۴) نویسنده بزرگ روس است که بیش از ۶۰ اثر ادبی از جمله داستانهای کوتاه برجای گذاشت. مورخان ادبی او را جزو بهترین نویسندگان مدرن داستان کوتاه میدانند. چخوف در داستانهایش زندگی روزمره انسانهای عادی را با زبان ساده و نگاهی دوربینوار به تصویر میکشید؛ در این آثار معمولاً قهرمانان بهدور از نقشهای افسانهای، آدمهای معمولیای هستند که نویسنده بدون قضاوت مستقیم، داستان را روایت میکند. چخوف نشان داد که داستان کوتاه میتواند به اندازه یک رمان غنی و تأثیرگذار باشد. از نمونه بهترین داستان کوتاه چخوف میتوان به اتاق شماره شش اشاره کرد.
داستان های کوتاه فیودور داستایوفسکی
فیودور داستایوفسکی (۱۸۲۱–۱۸۸۱) نویسنده روس سرشناس، هرچند بیشتر برای رمانهای عمیق روانکاوانهاش شناخته میشود، چندین داستان کوتاه مهم نیز نوشته است. آثار کوتاه او نیز همچون رمانهایش به تحلیل روانشناسی شخصیتها و تضادهای درونی میپردازند. نمونههایی از داستان های کوتاه داستایوفسکی عبارتند از داستانهای قلب ضعیف، بوبوک، نازنین و شبهای روشن اشاره کرد.
داستان های کوتاه فرانتس کافکا
فرانتس کافکا (۱۸۸۳–۱۹۲۴) نویسنده چک و آلمانیزبان است. آثار او معمولاً حالوهوایی سورئال و نمادین دارند. شخصیتهای کافکا اغلب افرادی منزویاند که در موقعیتهای حیرتانگیز و گیجکننده قرار میگیرند. به گفته منتقدان، آثار او معمولاً شخصیتهای منزوی را در موقعیتهای عجیب یا سورئال نشان میدهد. از داستانهای کوتاه او میتوان به داستان پزشک دهکده اشاره کرد. داستانهای کافکا با قلمی ساده و رویکردی فلسفی نوشته شدهاند و خواننده را به تفکر دربارهٔ ابهامهای وجودی انسان وا میدارند.
داستان های کوتاه ارنست همینگوی
ارنست میلیر همینگوی (۱۸۹۹–۱۹۶۱) نویسنده و روزنامهنگار آمریکایی بود که به خاطر سبک نوشتاری مختصر و موجزش در داستان کوتاه شهرت دارد. همینگوی عناصری چون جملات کوتاه، گفتوگوی مستقیم بدون توضیحات اضافی و نمایش حداقلی احساسات را در داستانهایش به کار برد. او مجموعههای داستان کوتاه مشهوری نوشته است که در ایران نیز توسط مترجمان مختلفی ترجمه شده است مانند کتاب بهترین داستان های کوتاه ارنست همینگوی با ترجمه احمد گلشیری. بسیاری از داستان های کوتاه همینگوی به علت زبان ساده و تأثیر روانی عمیقی که بر خواننده میگذارند شناخته شدهاند. سبک موجز و صریح او بر شکلگیری داستاننویسی مدرن تاثیر بسزایی داشت.
بهترین داستان های کوتاه ارنست میلر همینگوی
متاسفانه این کتاب موجود نیست
بهترین داستان های کوتاه ارنست میلر همینگوی
بهترین های داستان کوتاه فارسی
داستان کوتاه فارسی مسیری پرفراز و نشیب را از حکایتهای کلاسیک تا مدرنیسمِ متأثر از غرب طی کرده است. اگرچه محمدعلی جمالزاده با مجموعه یکی بود یکی نبود (۱۳۰۰ خورشیدی) آغازگر داستان کوتاه مدرن فارسی و پل ارتباطی میان حکایت و داستان مدرن بود، اما این فرم ادبی با ظهور نویسندگانی چون صادق هدایت، صادق چوبک و بزرگ علوی به بلوغ و کمال رسید. این نویسندگان با تأثیرپذیری از مکاتب ادبی غرب (بهویژه رئالیسم، ناتورالیسم و سورئالیسم) و تلفیق آن با فرهنگ ایرانی، آثاری جاودانه خلق کردند.
داستان های کوتاه صادق هدایت
صادق هدایت (۱۲۸۱–۱۳۳۰) از پیشگامان داستاننویسی مدرن ایران بود که هرچند بیشتر برای رمان بوف کورشناخته میشود، مجموعهای از داستانهای کوتاه نیز دارد. در اغلب داستانهای هدایت تم اصلی مرگاندیشی و انتقاد از جامعهی مستبد و خرافهپرست دیده میشود. او در داستانهایش فضای ملّی و محلی را به خوبی بازتاب میدهد و نثرش به سادهگی و خودمانیگیِ زبان عامه مردم نزدیک است. از میان آثار کوتاه هدایت میتوان سگ ولگرد، زنده به گور، محلل، داش آکل و تخت ابونصر اشاره کرد که هر یک با کدورت و تراژدی درونی شخصیتها و انتقاد اجتماعی همراهند.
داستان های کوتاه صادق چوبک
صادق چوبک (۱۲۹۵–۱۳۷۷) نویسندهٔ ایرانی دیگرِ پس از هدایت است. او تحت تأثیر هدایت قرار داشت و دو مجموعه داستان کوتاه اولش خیمهشببازی و انتری که لوطیاش مرده بود به لحاظ تکنیکی و غنای زبانی از دیگر آثار همعصرانش پیشی گرفته است. در داستانهای چوبک، جزئیات زندگی شهری و شخصیتهایی با پیچیدگیهای روانی به چشم میخورند. بهطور خاص داستان انتری که لوطیاش مرده بود یکی از معروفترین داستان های کوتاه صادق چوبک است. در این آثار نیز همانند هدایت موضوعات اجتماعی و تراژدی فردی اهمیت دارد، ولی زبان و تکنیک روایت از پیچیدگی بیشتری برخوردار است.
انتری که لوطیش مرده بود
متاسفانه این کتاب موجود نیست
انتری که لوطیش مرده بود
داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری
هوشنگ گلشیری (۱۳۱۶–۱۳۷۹) نویسنده و سردبیر ایرانی، از تأثیرگذارترین داستاننویسان معاصر فارسی شناخته میشود. او کارش را با نوشتن داستان کوتاه آغاز کرد. شخصیتهای گلشیری اغلب با زبان محاورهای و طنین ادبی بیان میشوند و او به نوآوری در روایت داستانی توجه داشت. برخی آثار شاخص گلشیری داستانهایی هستند که وضعیت اجتماعی فرهنگی معاصر را با زبانی خلاقانه و لحن ظریف به تصویر میکشند. کتاب نیمه تاریک ماه مجموعه داستان های کوتاه هوشنگ گلشیری و از مهمترین آثار اوست.
داستان های کوتاه بزرگ علوی
بزرگ علوی (۱۲۸۲–۱۳۷۵) نویسنده واقعگرا و فعال سیاسی ایرانی بود. او همراه با هدایت و چوبک در تحول داستاننویسی معاصر ایران نقش داشت و به سبک واقعگرایی میپرداخت. مشهورترین مجموعه داستان کوتاه او با عنوان چمدان در سال ۱۳۱۳ منتشر شد و تأثیر روانشناختی فروید در آن مشهود است. داستانهای این مجموعه مانند چمدان، قربانی، عروس هزار داماد، اریخچه اتاق من، سرباز سربی، شیکپوش و رقص مرگ به همراه هم، فضای زندگی و ناکامیهای توده مردم را بازتاب میدهند. شخصیتهای داستان های کوتاه علوی غالباً پویا و درگیر مسائل اجتماعی هستند، که تا حدی با فضای ناامیدی داستانهای هدایت تفاوت دارد.
داستان های کوتاه غلامحسین ساعدی
غلامحسین ساعدی (۱۳۱۴–۱۳۶۴) که با نام مستعار گوهر مراد نیز شناخته میشود، از دیگر داستاننویسان برجسته معاصر ایران بود. نخستین مجموعه داستان کوتاه او با عنوان خانههای شهر ری در سال ۱۳۳۴ در تبریز منتشر شد. از دیگر مجموعههای مهم ساعدی میتوان به شبنشینی باشکوه (۱۳۳۹) و عزاداران بیل (۱۳۴۳) که مجموعهای از داستانهای کوتاه به همپیوسته است اشاره کرد. داستان های کوتاه ساعدی عموماً فضای اجتماعی و نشانههای فرهنگی ایران را در خود دارند و او نیز همچون بزرگان دیگر، با زبانی کنشمند و تمهایی همچون مهاجرت، حماسه اجتماعی و روابط انسانی میپرداخت.
داستان کوتاه نجاتدهنده زمانهای مرده
در نهایت، خواندن داستان کوتاه، لذت دریافت یک پیام یا حس کامل در زمانی اندک است؛ یک وعده غذای کامل ادبی که سریع آماده میشود، اما طعم و اثرش برای مدت طولانی باقی میماند. این ژانر برخلاف رمان که نیازمند تعهد زمانی طولانی است، دروازهای سریع و درخشان به سوی جهانهای مختلف است. داستان های کوتاه همراه ما در زمانهای مردهاند و میتوانند زیستشهری از صفهای انتظار تا شلوغی مترو و اتوبوس و حتی زمانهای کوتاه استراحت در یک روز شلوغ کاری را زنده کنند، کاری که از کمتر گونهی ادبی ساخته است و همین دلیلی است برای استمرار و غنیتر شدن این ژانر در طول سالیان.








در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.