کتاب سلمونی
نویسنده: رینگ لاردنر
شنبهها گفتم یکی از کارترویلی بیاد وردستم، منتها باقی روزها خودم تنهایی از پس کارا برمیآم. چی عرض کنم، اینجا نیویورک و اینا نیست، تازه اکثر بر و بچهها هم صبح تا شب سگ دو میزنن و وقت نمیشه یه تک پا بیان اینجا سر و صورتی صفا بدن. تازه واردی، نه؟ گفتم تا حالا این ورا ندیدمت. خدا کنه اینجا باب میلت بشه و بمونی. شنیدی که، اینجا نیویورک و شیکاگو و اینا نیست، منتها تا دلت بخواد خوش میگذره. البته یادش بخیر، جیم کاندل که زنده بود، بیشتر از اینا خوش میگذشت. جیم کاندل و هاد مایرز قیامت میکردن. وجدانأ هیچ شهری تو آمریکا قد شهر ما بگو بخند نداشت. جیم ادم رو از خنده روده بر میکرد. هاد هم لنگهی خودش بود. از وقتی جیم عمرش رو داد به شما، هاد دلش میخواد عین قدیما همه رو از خنده روده بر کنه، منتها حیف، آدم تا لنگهاش نباشه هر قدرم زور بزنه بیفایدست. شنبهها اینجا از خنده غش و ریسه میرفتیم. چهار به بعد دیگه جای سوزن انداختن هم نبود. جیم و هاد بعد شام، دم دمای ساعت شیش سر و کلهشون پیدا میشد.
صفحه ۱
مروری بر کتاب سلمونی نوشته رینگ لاردنر را در آوانگارد بخوانید.
- نام کتاب: سلمونی
- مترجم: محمد نجفی
- ناشر : نیلا
- تعداد صفحات: 24
- شابک: 9789646900141
- شماره چاپ: 7
- سال چاپ: 1392
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
کنسرو غول
معرفی کوتاه کتاب کنسرو غول نوشتهی مهدی رجبی
جدال ازلی عشق و ملامت
تقی مدرسی: مروری بر زندگی و آثار
از خون برخاسته
مروری بر کتاب اعمال انسانی نوشتهی هان کانگ
کتاب های پیشنهادی