کتاب سرنوشت یک مرد
نویسنده: میخائیل شولوخف
مردی که طاقت تحمل همة سختیها و مصائب را خواهد داشت، وقتی که از جلو چشمانم دور میشدند، آنها را با اندوه فراوان نگاه میکردم. شاید پس از جدایی ما همه چیز آنها به خوبی و خوشی بگذرد. بعد از آنکه مسافت کوتاهی از من دور شدند پسرک به طرف من برگشت و دستهای کوچک سرخ رنگش را برایم تکان داد.
ناگهان احساس کردم که دستی قلبم را به شدت فشرد، فوراً رویم را برگرداندم. خیر، نه تنها او هنگام خواب اشک میریزد، بلکه این پیرمردی که موهایش در طول جنگ سفید شده است، هنگام روز و ساعتهای بیداری هم میگرید. ولی مهم آن است که میتواند به موقع از ریزش اشک خودداری کند. آری مهمترین مساله آن است که نباید قلب طفل را آزرد. حتی نباید گذاشت که کودک اشکهای خشک و سوزان را روی گونه مردی مشاهده کند.
نقل از کتاب هفته
ترجمة ماه ملک بهار
صفحه ۵۵- نام کتاب: سرنوشت یک مرد
- مترجم: امیر لاهوتی
- ناشر : مصدق
- تعداد صفحات: 192
- شابک: 9786007436042
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1393
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان روسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
نشانگر صبح
مروری بر کتاب خروس نوشتهی ابراهیم گلستان
ماجراجویی در سفر زندگی
مروری بر کتاب پسرک، موش کور، روباه و اسب نوشتهی چارلی مکسی
همهی اینها زندگی من را ساختند
مروری بر کتاب کودک تکههایی که من شدند نوشتهی رنه واتسون
کتاب های پیشنهادی