چشمان نورانی النورا
نویسنده: مری اولیور
وقتی پدرم از در وارد شد با خود فکر کردم که تا به حال مردی چنین جذاب ندیده ام حرف میزد میخندید، حرکاتش نرم و آرام بود، چشمان آبی رنگش شفاف شده بود. گفت که به سادگی فراموش کرده من وجود داشته ام هرکس می توانست ببیند، مـن هنوز هم میبینم که در این چند ساعت چه تسکینی یافته بود، چـه خلاصی ای احساس کرده بود. آزادی مثل هاله ای، روی شانه هایش لمیده بود. بعد من کتم را پوشیدم رفتیم سوار ماشین شدیم و او دوباره در صندلی زندان وحشتناك خود نشست، پلک های پیژ چشمانش را پوشاند و دیگر هیچ نگفت...
- مترجم: بهشید دلیلی
- ناشر : بهجت
- تعداد صفحات: 241
- شابک: 9786003381148
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: مقاله های آمریکایی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

زمستان ناجوانمرد
مروری بر کتاب زمستان ۶۲ نوشتهی اسماعیل فصیح

کدام نویسندگان مرد در خلق شخصیتهای زن شاخصترند؟
از تولستوی تا جان بنویل٬ نویسندگان مردی که از منظر یک زن مینویسند

در هر یک از ما آفریدهای رنج میبرد
مروری بر کتاب دمیان نوشتهی هرمان هسه
کتاب های پیشنهادی