سوء ظن
نویسنده: فریدریش دورنمات
پزشک که پیرمرد را تنها گذاشت، پیرمرد مدتی طولانی بیحرکت در بستر دراز کشید. سوءظنش تأیید شده بود، اما آنچه که میبایست اکنون سبب رضایتش شود، به وحشتش میانداخت. متوجه شده بود که درست حساب کرده، اما اشتباه عمل کرده بود. ناتوانی جسم را بیش از همیشه حس میکرد. شش روز از دست داده بود، شش روز وحشتناک را که نسبت به آن هیچ آگاهیای نداشت. امن برگر خبر داشت که چه کسی در پیاش است و ضربه را زده بود.
بالاخره خواهر کلری با قهوه و نان آمد و پیرمرد در جا نشست، آوردهها را با لجبازی، اما دودل، خورد و نوشید، مصمم تا به ضعفش حمله کند، و غلبه.
صفحه ۱۲۲
- مترجم: محمود حسینی زاد
- ناشر : ماهی
- تعداد صفحات: 167
- شابک: 9789647948906
- شماره چاپ: 9
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان آلمانی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

در مقدمهی یک کمدی که بوی گندش تا عرش رفته
مروری بر نمایشنامهی هرکول و طویلهی اوجیاس نوشتهی فردریش دورنمات

چه چیزی اگنس را کشت؟
مروری بر کتاب اگنس نوشتهی پتر اشتام

عشق در قلبِ مردگانِ تنها
مروری بر کتاب اول عاشقی نوشتهی یودیت هرمان
کتاب های پیشنهادی








