کتاب بیلی باتگیت
نویسنده: ادگار لارنس دکتروف
تا چند روز بعد دست از پا خطا نمیکردم و نهایت همکاری را با مقامات انتظامی نشان میدادم. حتی مدرسه هم میرفتم. یک شب نشستم مشق هام را بنویسم که دیدم مادرم سرش را از روی میز لیوان هاش برداشت. توی این لیوان ها به جای آب داغ آتش بود، که جز مراسم عزاداریاش بود، معنی اش این بود که عناصر زندگی استحاله پیدا میکنند. تو یک لیوان آب میریزی،آنوقت اجی مجی لاترجی آب تبدیل میشود به شمع روشن.
صفحه ۸۳
- نام کتاب: بیلی باتگیت
- مترجم: نجف دریابندری
- ناشر : کارنامه
- تعداد صفحات: 454
- شابک: 9789644310782
- شماره چاپ: 4
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز,رقعی
- دسته بندی: داستان آمریکایی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
خداحافظ مدرسه
نجف دریابندری: مروری بر زندگی و آثار
افیون افسانه
مروری بر کتاب افسانه دولت نوشتهی ارنست کاسیرر
همچون که دراز کشیده بودم و میمردم
نگاهی به کتاب گور به گور نوشتهی ویلیام فاکنر
کتاب های پیشنهادی