دیوهای خوش‌پوش، نثر خوش گلی ترقی

مروری بر کتاب دیوهای خوش پوش اثر گلی ترقی

‌شیرین زارع‌پور

چهارشنبه ۴ اسفند ۱۴۰۰

(1 نفر) 5.0

عکس روی جلد دیوهای خوش پوش اثر گلی ترقی

دیوهای خوش‌پوش، نام آخرین اثر از گلی ترقی است که بهار امسال روانه‌ی بازار شد. مجموعه‌ی داستان کوتاهی است شامل شش قصه. به جز داستان آخر، دنیای پنهان دنی.آ، داستان‌ها کوتاه و مختصرند. خواندن هرداستان به قدر یک استراحت چند دقیقه‌ای زمان می‌برد. به قدر همراهی چای و شیرینی عصرانه. طعم وقت را عوض می‌کنند. کتاب خوش‌خوان است؛ طنازی و ظرافت همیشگی گلی ترقی را دارد. طنزش به اندازه است. نه زیاده از حد که از حد کار بکاهد نه آن‌قدر کم، که به چشم نیاید. در داستان ملاقات با شاعر و ببر مازندران به سراغ طنز موقعیت می‌رود.

داستان ملاقات با شاعر، داستان شاعری خارجی است زیبارو و بلندبالا با موهای طلایی و چشمان سفید. در دوردست‌هاست و دست تقدیر ملاقاتی با او پیش‌روی راوی می‌گذارد. بعد از دیدار به یک‌باره تصویر ایده‌آل ذهنی شکسته می‌شود و روایت، به نوعی داستان رویارویی انسان با برساخته‌های ذهنی خود است.

داستان ببر مازندران اما، داستان رویارویی با ترس‌هاست. نشان دادن پوچی آن‌ها و حتی نشان دادن تو خالی بودن شجاعت‌ها.

«بالای راه‌پله راهرویی کوچک بود با نرده‌ای چوبی. پشت این نرده پلنگی مصنوعی را، با چشم‌های براق و دهان نیمه‌باز، به عنوان تزئین گذاشته بودند. یک شب دزدی که برای سرقت آمده بود، چشمش به پلنگ می‌افتد و در تاریکی شب فکر می‌کند پلنگ واقعی است. فریاد می‌کشد، می‌خواهد فرار کند که پایش پیچ می‌خورد و معلق می‌شود. دزد را می‌گیرند و دست و پایش را می‌بندند.»[1]

از این دست طنزهای موقعیت در کتاب زیاد دیده می‌شود. نثرش را نمکین می‌کند؛ نمکی به اندازه.

دیگر ویژگی این کتاب اما، روانی و سادگی نثر آن است. گلی ترقی یک واقع‌گرا و واقع‌نویس است. آثار او آیینه‌ی تمام‌نمای روابط انسانی عادی است. خود او می‌گوید:

«دشمن داستان‌های سورئال هستم. راه و روش گذشته، شورزندگی و تب و تاب آدم‌های واقعی آدم‌های ملموس زنده با پوست و گوشت و استخوان جای بزرگتری در قصه‌هایم پیدا کرده است.»[2]

در داستان‌های او تکلیف خواننده با همه چیز معلوم است. درگیری ذهنی ایجاد نمی‌کند. همه چیز آشناست. فضاها، آدم‌ها و روابطشان ملموس و عینی است.

زمان کتاب مثل اکثر آثار گلی ترقی، زمان تهران قدیم است. گذشته، خاطره‌گویی و درگیری حس نوستالژی در خواننده در این اثر او نیز دیده می‌شود. در داستان دوم، دیوهای خوش‌پوش، این ویژگی بیشتر دیده می‌شود. او از خانه‌ی مادربزرگ می‌گوید، از هیاهوی شب‌های عید، از زندگی جمعی و آداب و رسوم آن که دیگر کم رنگ شده‌اند:

«یک بار در سال، هنگام عید، روحی شاد و پرطراوت وارد این خانه می‌شد و فضا را رنگین می‌کرد. حتی گونه‌های فرورفته‌ و خاکستری مادربزرگ رنگ می‌گرفت. بوی غمگینی که اغلب از گنجه‌ها بیرون می‌زد، عقب  می‌نشست و رایحه‌ای مطبوع، عطر برنج و زعفران و ناهار عید، جای آن را می‌گرفت. زندگی، گرم و شیرین، توی اتاق‌ها می‌دوید و کسی به مرگ فکر نمی‌کرد.»[3]

دیگر نکته‌‌ی اساسی این مجموعه‌ی داستان، حضور پررنگ خاطرات و گذشته‌ی شخصی نویسنده است تا حدی که انگار با ذکر جرئیات و نام بردن دقیق از آن‌ها، قصد بازگویی خاطرات خود را دارد. هرچند که مرز میان داستان و خاطره را نمی‌توان به درستی مشخص کرد. نه داستانند نه خاطره و توامان شاید هردوی این‌ها باشد چنان چه خود او نیز می‌گوید:

«این یک قصه است و قصه هزار لایه و پیچ و خم دارد. واقعیت وقتی شکل قصه به خودش گرفت دیگه تابع قوانین فیزیکی نیست، وارد حوزه‎ی تخیل می‌شود.»[4]

داستان‌ها یا روایت کامل خاطره‌ است، مثل داستان میس دانر و پسرهای کلاس سنگی (و البته به ظاهر) یا جزئیاتی از گذشته و تصویرهایی از یادهای گذشته در ذهن مثل ببر مازندران.

اولین خانه‌ی کودکی او درخیابان خوش‌بختی بود و بعدها به خانه‌ی شمیران رفتند.

«اولین خانه‌ی ما در خیابان خوشبختی بود. پایین‌تر خیابان دانشگاه و فروردین.این خیابان هنوز هم هست. به همین اسم....از این خانه کوچ کردیم به شمیران. محله‌ی محمودیه. شمیران در آن زمان بیابان و تپه بود و شاه و ملکه ثریا روی تپه‌های آن اسکی می‌کردند. همه‌ی این‌ها را در خاطرات پراکنده نوشته‌ام. در همین محله چندین بار خانه عوض کردیم تا بالاخره پدرم خانه‌ای را که می‌‌خواست و آرزویش را داشت، ساخت. نقشه‌اش را خودش کشیده بود. راهروی دراز، مثل قطار. اتاق پشت اتاق پشت اتاق. با شیر و پلنگ‌های سنگی در باغ و لک لک‌های فلزی در باغچه‌ها و یک پری دریایی خپله‌ی چاق و چله لب استخر و مجسمه‌ی زنی هولناک و آبله‌رو ته باغ به اسم کلئوپاترا. موزه‌ی حیوان شناسی!»[5]

تا دوم متوسطه را در مدرسه‌ی انوشیروان دادگر تحصیل کرد. بعد به اصرار پدر که آمریکا را آینده‌ی جهان می‌دانست و در جنگ میان اروپا و آمریکا طرف تجدد آمریکا را می‌گرفت؛ برای تحصیل در رشته‌ی فلسفه به آمریکا رفت. بعد بازگشت و در دانشکده‌ی هنرهای دراماتیک به درخواست بهرام بیضایی به تدریش اسطوره‌شناسی پرداخت و بعدها به فرانسه مهاجرت کرد و تا به امروز ساکن پاریس است.

این‌ها جملاتی از زندگی‌نامه‌ی اوست. تمامی این جزئیات اما در کتاب و در داستان‌های مختلف به چشم می‌خورد تا جایی که انگار روایتگر خاطره است نه قصه.

کتاب کوچک خوش‌خوانی است. با نثر ساده و روان، ذهن آدم را همراه خود می‌کند. داستان‌ها کوتاه و مختصرند. مناسب زنده کردن زمان‌های مرده‌ی انتظار در میان روز و یا آرام کردن ذهنی شلوغ با مطالعه‌های روان و ساده‌ی آخر شب.


[1]- (ترقی، 1399: 67)

[2]- (دهباشی و فانی، 1380: 39)

[3]- (گلی ترقی، 1399: 30)

[4]- (دهباشی و فانی 1380: 40)

[5]- (دهباشی و فانی، 1380: 33)

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

دیوهای خوش پوش، نام آخرین اثر از گلی ترقی است. مجموعه داستان کوتاهی است شامل شش قصه. به جز داستان آخر، دنیای پنهان دنی.آ، داستان ها کوتاه و مختصرند. خواندن هرداستان به قدر یک استراحت چند دقیقه ای زمان می برد.

مطالب پیشنهادی

کدام کتاب‌ها به ما کمک می‌کنند تا با مصائب زندگی جهانی کنار بیاییم؟

کدام کتاب‌ها به ما کمک می‌کنند تا با مصائب زندگی جهانی کنار بیاییم؟

معرفی چند کتاب از سوی استیون پینکر برای برآمدن از پس مصائب زندگی

کدام کتاب‌ها کمک می‌کنند با افسردگی و اضطراب کنار بیاییم؟

کدام کتاب‌ها کمک می‌کنند با افسردگی و اضطراب کنار بیاییم؟

آشنایی با چند کتاب برای کنار آمدن با افسردگی و اضطراب

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

مروری بر زندگی و آثار هاروکی موراکامی

کتاب های پیشنهادی