حمل خشونت با چمدان!

مروری بر نمایشنامه‌ی مراسم قطع دست در اسپوکن اثر مارتین مک‌دونا

مانا مبینی

سه شنبه ۲۱ دی ۱۴۰۰

(2 نفر) 4.8

نمایشنامه مراسم قطع دست در اسپوکن (Cygnet Theatre)

عنوان این نمایش‌نامه به خودی خود یکی از سوال برانگیزترین بخش‌های آن است. قطع کردن دست انسان جنایت محسوب می‌شود و حتی اگر دلیلی هم داشته باشد، عملی بسیار وحشتناک است؛ اما این که این اتفاق در مراسم و شرایط خاصی بیفتد، تقریبا غیرقابل درک است. مراسم قطع دست در اسپوکن، در واقع داستان یک انتقام است. انتقامی مربوط به یک کینه‌ی قدیمی. سال‌ها قبل برای مردی میان‌سال به نام کارمایکل اتفاقی ناگوار افتاده است. چند نفر به او حمله کرده‌اند و برای انجام یک معامله‌ی عجیب به روشی بسیار دردناک دست او را قطع می‌کنند و در آخر هم با دست خودش برای او دست تکان می‌دهند و می‌روند. حالا، پس از سال‌ها او هم‌چنان در حال جست‌وجو است تا دست خود را بیابد. کارمایکل دست به هرکاری می‌زند تا دست قطع شده‌اش را پس بگیرد.

اغلب صحنه‌های این نمایش‌نامه در اتاق هتلی می‌گذرد که دختر و پسر جوانی به نام مریلین و توبی در آن زندانی شده‌اند؛ زیرا می‌خواهند دستی را به کارمایکل بفروشند که ادعا می‌کنند دست گم‌شده‌ی اوست. تمام داستان در زمانی محدودی اتفاق می‌افتد که آن دو فرصت دارند دستی را به کارمایکل تحویل بدهند و حقیقت حرف‌هایشان را ثابت کنند. توبی و مریلین تلاش می‌کنند تا خود را نجات دهند؛ اما کارمایکل از آن دو بسیار عصبانی است. جدال بین این سه نفر توجه مسئول هتل را نیز جلب می‌کند. درنهایت، توبی و مریلین نیز با هم درگیر می‌شوند و همه چیز را آشفته‌تر می‌کنند. در این میان، کارمایکل در پی گرفتن انتقام است و تمام تلاشش را می‌کند تا به خواسته‌اش برسد.

برخلاف بیشتر آثار مارتین مک‌دونا (Martin McDonagh)، در این نمایش‌نامه کسی کشته نمی‌شود؛ اما خشونت، از مضامین اصلی آن به شمار می‌رود. کینه و خشم نهفته‌ی شخصیت اصلی در زمان محدود داستان بروز پیدا می‌کند. او که تمام سال‌های زندگی‌اش را صرف جست‌وجوی دستش کرده و هرگز موفق نشده است، حالا همه‌ی احساسات خود را در نتیجه‌ی رویارویی با توبی و مریلین آشکار ساخته است و همه‌ی تلاشش را به کار بسته تا بالاخره دست ربوده ‌شده‌اش را بیابد؛ حتی اگر مجبور باشد بهای سنگینی برای آن بپردازد. جالب‌ترین نکته این است که کارمایکل می‌داند که دست، بعد از این همه سال، برای او هیچ فایده‌ای ندارد؛ اما جست‌وجویش را ادامه می‌دهد؛ چون آن را متعلق به خودش می‌داند و بر به دست آوردنش اصرار می‌ورزد.

شخصیت توبی، پسری سیاه‌پوست است که به دلیل رنگ پوستش، به طور دائم از طرف کارمایکل مورد اهانت قرار می‌گیرد. نمایش نژادپرستی افراطی در این اثر، به نوعی نقد نژادپرستی در جامعه است. نویسنده از این طریق نژادپرستی را نفی می‌کند و میزان ناخوشایند بودن آن را به شکلی اغراق‌آمیز به تصویر می‌کشد تا تلخی این دیدگاه را در قالب کمدی سیاه به مخاطب نشان دهد.

نمایشنامه‌ی مراسم قطع دست در اسپوکن با بازی کریستوفر والکن، انتونی مکی و زویی کازان

از دیگر مضامین نمایش‌نامه‌ی مراسم قطع دست در اسپوکن و اغلب آثار مک‌دونا می‌توان به مضامین سادیسمی اشاره کرد. شخصیت‌های آثار او اغلب دچار مشکلات روانی هستند که ریشه در آزار و اذیت‌هایی دارد که در گذشته تجربه کرده‌اند. همین مشکلات باعث می‌شود تا آن‌ها آزار و اذیت را به شکلی دیگر ببینند و گاه، حتی از آن لذت ببرند. همین مشکلات ریشه‌ای، آن‌ها را تبدیل به افرادی سادیست و یا مازوخیست می‌کند که مدام در حال آسیب زدن به خود یا دیگران هستند. این آسیب‌ها از آسیب‌های جسمی و فیزیکی فراتر می‌روند و در حوزه‌ی روانی نیز بروز پیدا می‌کنند و خشونت شدیدی را به نمایش می‌گذارند.

اگر با دیدگاهی کلی‌نگر به این داستان نگاه کنیم، مثل هر درام دیگری، ساختاری معمول دارد. قهرمانی در جست‌وجوی گم شده‌ای است و برای رسیدن به آن باید از موانع مختلفی عبور کند؛ اما آنچه آن را متمایز می‌کند انتخاب سوژه‌ی اصلی و شخصیت‌پردازی است. زیاد پیش نمی‌آید که در یک داستان دست کسی قطع شده باشد و او سال‌ها دنبال دستش بگردد یا در شهری دست‌های قطع شده معامله شوند. این مباحث بسیار عجیب و غریب‌اند و انتخاب آن‌ها به عنوان سوژه‌ی داستانی بسیار جسورانه است. همین جذابیت داستان و شخصیت‌ها، مخاطب را تا آخرین لحظه با خود همراه می‌کند و او را برای کشف حقایق مشتاق می‌کند. هرکس که بخواهد وارد حقایق تلخ جامعه شود تا آن را بشناسد و یا بخواهد داستانی جذاب بخواند که روند و پایان آن هرگز به ذهنش خطور نکرده است، باید به آثار مک‌دونا رجوع کند.

مارتین مک‌دونا (Martin McDonagh) نویسنده و کارگردان ایرلندی-انگلیسی است که از برترین نمایشنامه‌نویسان معاصر محسوب می‌شود. آثار او سرشار از پارادوکس‌های زیبا هستند؛ خشونت و شاعرانگی در کنار یک‌دیگر در آثار او وجود دارند. مک‌دونا آثار خود را به کمک کمدی موقعیت، درام اجتماعی و مایه‌های پست‌مدرنیستی و تئاتر ابزورد و با استفاده از مضامین انسانی عمیق و مشکلات عاطفی و آثار آن‌ها بر روان شخصیت‌ها، خلق می‌کند.

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

مراسم قطع دست در اسپوکن، در واقع داستان یک انتقام است. انتقامی مربوط به یک کینه قدیمی. سال ها قبل برای مردی میان سال به نام کارمایکل اتفاقی ناگوار افتاده است. چند نفر به او حمله کرده اند و برای انجام یک معامله عجیب به روشی بسیار دردناک دست او را قطع می کنند و در آخر هم با دست خودش برای او دست تکان می دهند و می روند.

مطالب پیشنهادی

«ادیپ» در روستایی در ایرلند

«ادیپ» در روستایی در ایرلند

مروری بر نمایشنامه‌ی غرب غم زده اثر مارتین مک‌دونا

قبر‌ها قاتل‌اند!

قبر‌ها قاتل‌اند!

مروری بر نمایشنامه جمجمه‌ای در کانه‌مارا نوشته‌ی مارتین مک‌دونا

رازهای رعب‌آور هانس کریستین اندرسن و چارلز دیکنز

رازهای رعب‌آور هانس کریستین اندرسن و چارلز دیکنز

مروری بر نمایشنامه یک ماجرای خیلی خیلی خیلی سیاه نوشته‌ی مارتین مک‌دونا

کتاب های پیشنهادی