اسطرلاب حق

برگرفته از کتاب "اسطرلاب حق" نشر ماهی

نویسنده مهمان

پنجشنبه ۲۰ دی ۱۳۹۷

(1 نفر) 5.0

اسطرلاب حق

سخن سایه حقیقت است و فرع حقیقت. چون سایه جذب کرد، حقیقت به طریق اولی بود. خود سخن بهانه است. آدمی را با آدمی آن جزو مناسب جذب می‌کند نه سخن. بلکه اگر صد هزار معجزه و بیان و کرامات ببیند چون در او از آن نبی و یا آن ولی جزوی نباشد مناسب، سود ندارد. آن جزو است که او را در جوش و بی‌قرار می‌دارد. در کَه از کهربا اگر جزوی نباشد هرگز سوی کهربا نرود. آن جنسیت میان ایشان خفی است، در نظر نمی‌آید.

آدمی را خیال هر چیز با آن چیز می‌برد. خیال باغ به باغ می‌برد، و خیالِ دکان به دکان. اما در این خالات تزویر پنهان است. نمی‌بینی که فلان جایگاه می‌روی پشیمان می‌شوی و می‌گویی پنداشتم که خیر باشد، آن خود نبود.

پس این خیالات بر مثالِ چادرند و در چادر کسی پنهان است، هر گاه که خیالات از میان برخیزند و حقایق روی نمایند بی‌چادرِ خیال، قیامت باشد. آن‌جا که حال چنین شود پشیمانی نماند.


مولانا جلال الدین بلخی، اسطرلاب حق ، چاپ سوم ، نشر ماهی

دیدگاه ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

پرسش های متداول

نشر ماهی.

مطالب پیشنهادی

آخرین رویای فروغ

آخرین رویای فروغ

برگرفته از کتاب "آخرین رویای فروغ" نوشته‌ی سیامک گلشیری، نشر چشمه

میلیون‌ها و میلیون‌ها و...

میلیون‌ها و میلیون‌ها و...

برگرفته از کتاب "اتاق" نوشته‌ی اما دون اهو، ترجمه‌ی علی قانع، نشر آموت

دست‌هایش می‌لرزیدند

دست‌هایش می‌لرزیدند

برگرفته از کتاب "من او را دوست داشتم" نوشته‌ی آنا گاوالدا، ترجمه‌ی الهام دارچینیان، نشر قطره

کتاب های پیشنهادی