کتاب سلوک | نشر چشمه
نویسنده: محمود دولت آبادی
"روزم چون روز دیگران می گذرد. اما شب که در می رسد یادها پریشانم می کنند، چه اضطرابی
روز را به سر می برم اما... شبانگاه من و غم یکجا می شویم
همانا عشق در قلب ما جا یافته و ثابت است. چنان چون پیوست انگشتان با دست"
«روزم چون روز دیگران می گذرد؛ اما شب که در می رسد یادها پریشانم
می کنند، چه اضطرابی! روز را به سر می برم اما. . . شبانگاه من و غم یکجا می شویم همانا عشق در قلب ما جا یافته و ثابت است؛ چنان چون پیوست انگشتان با دست!»
دوزخ، چه دوزخی ست شب. میدانم، میدانم، از آنکه آزمودهام بهشت شب را هم. چه بهشتی بود و چه دوزخی که هست. اضطراب را هم می شناسم، نه بس از یک جهت. از هفتا هفت جهت. عجب دوزخی!
صفحه ۳۹
- نام کتاب: سلوک | نشر چشمه
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 214
- شابک: 9789643621223
- شماره چاپ: 24
- سال چاپ: 1400
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(4 نفر)
دیدگاهها
قلم محمود دولت آبادی بسیار شاعرانه است
نثر محشر کتاب باعث میشه در داستان گم شوید
مانند بقیه کتاب های دولت آبادی محشره
سلوک روایت غم و شکست آدمی است
کتاب سنگین و پیچیده ای است
به نظر من داستان کتاب خیلی سیاه و پر از نا امیدی است
عالی بود. از خواندنش لذت بردم
قلم نویسنده بسیار پخته و دل انگیز است
شبیه بوف کور بود. سیاه و غم انگیز
کتابی پر از غم و اندوه است اما واقعیت جامعه است و نمی شود کتمان اش کرد
مطالب پیشنهادی
دربارهی ژان-کلود کاریر
ژان-کلود کاریر: مروری بر زندگی و آثار
این غذا زرافه و لاکپشت دارد
معرفی کتاب کودک خوراک زرافه با سالاد لاکپشت نوشتهی رضا دالوند
از جنون خودت مراقبت کن
مروری بر کتاب من شماره سه نوشتهی عطیه عطارزاده
کتاب های پیشنهادی
واقعا کتاب های دولت ابادی را تحسین میکنم. قلم بسیار شیوایی دارند