یادداشت های یک پزشک جوان
نویسنده: میخائیل بولگاکف
پس دنیا در روز تولد من کجا رفته است؟ چراغهای الکتریکی مسکو کجاست؟ مردم؟ آسمان؟ پشت پنجرهها هیچ چیز پیدا نیست. ظلمات...
ارتباط ما با مردم بریده شده است. نزدیکترین تیرهای چراغ نفتی به ما در فاصله نُه ویرستایی در ایستگاه راهآهن قرار دارد. لابد آنجا هم چراغ سوسو میزند و از باد و توفان مینالد. قطار سریعالسیر مسکو نیمهشب با غرشی از آنجا میگذرد و حتی توقفی هم نمیکند؛ قطار به این ایستگاهی که از یادها رفته و زیر کولاک مدفون شده نیازی ندارد.
صفحه 93
- مترجم: آبتین گلکار
- ناشر : ماهی
- تعداد صفحات: 216
- شابک: 9789642091126
- شماره چاپ: 17
- سال چاپ: 1401
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان روسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی

سیاه پوشیدن به قصد عزاداری برای زندگی خود
مروری بر نمایشنامهی مرغ دریایی نوشتهی آنتوان چخوف

چشمانی اشکبار و گذشتهای نفرین شده
مروری بر کتاب بانوی میزبان نوشتهی فیودور داستایفسکی

انسان! این یگانه مغروقِ دریای تنهایی
مروری بر کتاب دیگر تنها نیستی نوشتهی استفانو بنی
کتاب های پیشنهادی








