کتاب کیمیا خاتون
نویسنده: سعیده قدس
درست در لحظهای که چشمانم را باز کردم، یاد جوجهها افتادم. دیگر جیکجیک نمیکردند. اتاق نیمهتاریک بود. با احتیاط پا برمیداشتم. معلوم نبود کجا رفتهاند. پرده را کنار زدم و در نور آبیرنگ سحرگاهی دو تا گلولهی سیاه دیدم که جلو پایم میان پرده و دیوار افتادهاند. نشستم و هردو را در دست گرفتم. نمیتوانستم آنچه را میدیدم باور کنم. آنها مرده بودند، هر دو...
من که همهچیز برایشان گذاشته بودم. من که دوستشان داشتم. من که میخواستم برایشان رختخواب ابریشمی با تورهای صورتی بدوزم. من که میخواستم بگویم الیاس برایشان خانۀ چوبی زیبایی مثل خانۀ آدمها-قشنگ و گرم و جادار-بسازد. من که میتوانستم هرچه دوست دارند برایشان فراهم کنم. چرا مرده بودند، چرا به این زودی؟ من چهکار باید میکردم که نکرده بودم؟
صفحه 35
- نام کتاب: کیمیا خاتون
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 283
- شابک: 9789643621964
- شماره چاپ: 55
- سال چاپ: 1403
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز،رقعی
- دسته بندی: داستان فارسی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
در مدح و ستایش نومیدی؛ بیماریِ روح
مروری بر کتاب بیماری منتهی به مرگ نوشتهی سورن کییرکگور
باغ خودت را پرورش بده
معرفی کتاب چرا سیاست مهم است نوشتهی اندرو گمبل
در دل کوهستان یخزده به دیدارم بیا!
مروری بر کتاب قلمرو رؤیایی سپید نوشتهی یاسوناری کاواباتا
کتاب های پیشنهادی