کتاب پل

نویسنده: اسماعیل کادار

تمام آن تابستان روز و شب ، کارِ برپاکردن پایه‌های پل بدون وقفه ادامه داشت. آنها برای پی‌ریزی پایه‌ها زمین را آن‌قدر کندند تا به بستر سنگی رودخانه رسیدند و بعد گودال‌ها را با سنگ‌های بزرگ پرکردند. این سنگ‌ها از یک معدن سنگ قدیمی و دوردست با ارابه آورده و با چرخ دنده‌ای که به آن گیگ ریک می‌گفتند، داخل گودال‌ها ریخته می‌شد. صدای جیر جیر دستگاه حتی یک لحظه هم نه در شب و نه در روز قطع نمی‌شد، چون دائم یا در حال پایین بردن سنگ‌های بزرگ بود یا داشت سطل‌های پر از ملات را با طناب‌های کلفت بالا می‌کشید.

صفحه 54

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب پل

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

موقرمزی محبوب!

مروری بر مجموعه‌ی آنه شرلی نوشته‌ی لوسی مود مونتگمری

حلب در روح من ساکن است

مصاحبه با خالد خلیفه

فیلیپا پری در اتاق درمان

از فیلیپا پری بپرسیم: «چرا همیشه انقدر عصبانی هستم؟»

کتاب های پیشنهادی