ویرانه های من

نویسنده: محمد طلوعی

صبح که بیدار می‌شوم اولین کارم این است که بروم لامپ فتوسنتز شبانه‌ی گیاهان را روی کابینت آشپزخانه خاموش کنم، پلاستیک‌های سیاه کلفتی را که جلو پنجره زده‌ام با گیره‌های کلاغی گیر بدهم به کابینت بعد اسفناج‌ها و ریحان‌ها و گوجه فرنگی‌ها را آب بدهم. سبزیجات برای رشد و زنده‌ماندن به این کارهای من نیاز دارند هر چند خودشان انتخاب نکرده‌اند. این‌جا روی کابینت آشپزخانه‌ی من باشند یک روز فکر کرده‌ام بهتر است تنها نباشم و چیزهایی نگه دارم و رفته‌ام از فروشگاه بزرگی که همه چیز دارد گلدان و خاک و بذر و بیلچه و دستکش باغبانی خریده‌ام و جلو پنجره‌ی آشپزخانه‌ام سبزی کاری راه انداخته‌ام. حالا به این سبزیها وابستگی‌هایی دارم که هیچ وقت نداشته‌ام؛ شب‌ها جایی نمی‌مانم مسافرت نمی‌روم شب زود می‌خوابم و صبح زود بیدار می‌شوم که پلاستیک‌ها را بالا بزنم تا گیاهان بیشترین میزان نور طبیعی را ببینند و مهم‌تر این که دیگر تنها نیستم یک کفشدوزک هم دارم.

صفحه ۱۵

متاسفانه این کتاب موجود نیست

ویرانه های من

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • ناشر : چشمه
  • تعداد صفحات: 94
  • شابک: 9786220110583
  • شماره چاپ: 2
  • سال چاپ: 1401
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان فارسی
  • امتیاز:
    (1 نفر)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

علت این قتل چیست؟

درباره‌ی کتاب شکار کبک نوشته‌ی رضا زنگی‌آبادی

داستان یک تبدّل ذات

درباره‌ی کتاب سالتو نوشته‌ی مهدی افروزمنش

نجات سرزمین رویاها

معرفی کتاب کودک داستان بی‌پایان نوشته‌ی میشائل انده

کتاب های پیشنهادی