* آقای ابراهیم گلستان فیلم‌های تو را دیده است؟

بله! آقای گلستان می‌گفت خیلی‌ها در مورد فیلم‌هایم به من می‌گفتند چرا این کار را کردی و...؟ من هم می‌گفتم فیلم را من ساختم و این‌گونه دوست داشتم. بخشی از آن مال من است و من باید تصمیم بگیرم. اگر شما بودید، آن کار را می‌کردید... 

* یکی از وجوه این فیلم که شاید خودت اشراف به آن نداشته باشی، ولی گاهی ردی از آن را در فیلم‌های تو می‌توان گرفت، تشابه تماتیک با برخی فیلم‌های هیچکاک و در مورد فروشنده وجود وجه شریرانه در نهاد هر کسی است. این وجه همیشه زمینه بروز پیدا نمی‌کند و بر اثر شرایطی خاص خود را نمایان می‌کند. مثلاً هیچ کس ابتدای فیلم فکرش را نمی‌کند، آدمی مثل عماد چنین رفتاری در پایان از خود نشان بدهد. 

مهم‌ترین خصوصیت کارهای هیچکاک که در دنیا هم بسیار مطرح شده، وجود تعليق و معما در داستان‌ها از نوع فاخر جنس داستان‌های آگاتا کریستی است که در نوع اجرا هم واقعاً اجرای درجه یکی دارند، ولی رفتار و اعمال آدم‌ها بیشتر از زاویة روان‌شناسانه است. شما با دیدن فیلم‌های هیچکاک کمتر به موقعیت آن دورة تاریخ آمریکا پی می‌برید. مثلاً نمی‌توانید فیلم طناب را ببینید و بگویید در آن تاریخ شرایط اجتماعی در آمریکا به چه صورت بوده است، حتی از لباس هنرپیشه‌ها هم نمی‌توانید درک کنید چون همگی لباس‌های شیک و تروتمیز به تن دارند.