دون ژوان (از زبان خودش)

نویسنده: پیتر هانتکه

دون ژوان صندلی‌اش را به پنجره آشپزخانه‌ام نزدیک و نزدیک‌تر کرد. گفت تماشای من موقع درست کردن غذا برایش الهام بخش است . الهام بخش؟ برای چه کاری؟ مثل آدمی در حال غرق شدن آنجا نشسته بود. دلیلش هم علف‌های بلندی بود که از چند هفته پیش عمـداً کوتاهشان نکرده بودم. آن گربه با پوست زردی که داشت، وقتی لابه لای این علف‌ها پرسه می‌زد، مثل شیر به نظر می‌رسید.

صفحه ۲۹

دون ژوان (از زبان خودش)

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

دستیابی به موفقیت با جادوی اعجاب‌انگیز محتوا

مروری بر کتاب خلق محتوا، خلق مشتری نوشته‌ی جو پولیتزی و نیوت برت

خلق تدریجی مرگی شاهکار

مروری بر کتاب لنگرگاهی در شن روان

داستان، به مثابه‌ی رویارویی با یک شخص، نه یک اتفاق

مروری بر کتاب شرط بندی روی اسب مسابقه نوشته‌ی امیرحسین خورشیدفر

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید