کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

نویسنده: آنا گاوالدا

از خواب برمی‌خاستم و آنقدر کار می‌کردم تا از حال می‌رفتم، مثل همیشه خوب غذا می‌خوردم، با همکارانم به کافه می‌رفتم، با برادرانم مثل گذشته به آسودگی می‌خندیدم، اما کوچک‌ترین، کوچک‌ترین تلنگری از سوی آنها کافی بود تا به تمامی بشکنم.

اما خودم را گول می‌زدم. شجاع نبودم، احمق بودم، چون فکر می‌‌کردم او برمی‌گردد. به‌راستی فکر می‌کردم برمی‌گردد.

هیچ برگشتی در کار نبود، حقیقت این بود که قلب من یکشنبه شبی روی سکوی یک ایستگاه قطار هزار تکه شده بود. نمی‌توانستم تکه‌ها را جمع و جور کنم، به این ور و آنور می‌خوردم، به هر سو پناه می‌بردم، هر سو که بود. سال‌هایی که پس از آن آمد و رفت هیچ تاثیری به حالم نداشت.

صفحه 130

افزودن به پاکت خرید 65,000 تومان

کتاب دوست داشتم کسی جایی منتظرم باشد

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

نامه به پدر، توصیه‌‌نامه‌ای سرشار از همدلی برای والدین

مروری بر کتاب نامه به پدر نوشته‌ی فرانتس کافکا

دست‌هایش می‌لرزیدند

برگرفته از کتاب "من او را دوست داشتم" نوشته‌ی آنا گاوالدا، ترجمه‌ی الهام دارچینیان، نشر قطره

«تا حالا شکار رفتی؟»

بخشی از کتاب «قهوه‌ی سرد آقای نویسنده» اثر روزبه معین

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 65,000 تومان