کتاب دروغ سوم

نویسنده: آگوتا کریستوف 

حوالی آخر تابستان، تقریبا دیگر پولی ندارم، مجبورم صرفه‌جویی کنم. یک ساز دهنی می‌خرم و می‌روم توی کافه‌ها ساز می‌زنم، مثل دوره کودکی‌ام. مشتری‌ها برایم نوشیدنی می‌خرند. از بابت غذا هم، به سوپ‌های سبزیجات خانم کتاب‌فروش اکتفا می‌کنم. در ماه‌های سپتامبر و اکتبر، دیگر حتی نمی‌توانم اجاره‌ام را هم بدهم. خانم کتاب‌فروش از من اجاره نمی‌خواهد، به تمیز کردن آپارتمان، شستن ملافه و آوردن سوپ ادامه می‌دهد.

نمی‌دانم باید چه کار کنم، اما دلم نمی‌خواهد برگردم به کشور دیگر، باید همین جا بمانم، باید همین جا بمیرم، توی همین شهر.

از وقتی آمده‌ام اینجا دردهایم دیگر سراغم نیامده‌اند، به‌رغم زیاده‌روی در استفاده از الکل و توتون.

صفحه 60


افزودن به پاکت خرید 85,000 تومان

کتاب دروغ سوم

دیدگاه‌ها

سجاد ۱۴۰۲/۱۱/۲۰

از خواندن این کتاب بی نهایت لذت بردم

مطالب پیشنهادی

نوستالژی برای امر ناممکن

مروری بر کتاب دیوار گذر نوشته‌ی مارسل امه

پناهنده به داستان

مرور سه گانه دوقلوها نوشته‌ی آگوتا کریستف

به دندان کشیدنِ زندگیِ نیم­‎بند

مروری بر کتاب منگی نوشته‌ی ژوئل اگلوف

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 85,000 تومان