تابوت های دست ساز

نویسنده: ترومن كاپوتی

اما نرفتم خانه؛ اتفاقاتی افتاد. در استانبول به دوستی قدیمی برخوردم. باستان‌شناسی که مشغول کار ساحل آناتولیا در جنوب ترکیه بود؛ دعوتم کرد همراهش شوم، گفت کِیف می‌کنم، و راست می‌گفت، کِیف کردم. هر روز شنا کردم، رقص‌های محلی ترکی یاد گرفتم، اوزو خوردم و هر شب تمام شب توی کافه‌ی فضای باز محلی آنجا رقصیدم؛ دو هفته ماندم. بعدش با قایق رفتم آتن، و از آتن هواپیمایی گرفتم به مقصد لندن، آنجا لباس خوب و روبه‌راه داشتم. اکتبر  بود، کم‌و‌بیش پاییز رسیده بود، که کلید را چرخاندم و در آپارتمانم را در نیویورک باز کردم.

صفحه 73


تابوت های دست ساز

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

حمل خشونت با چمدان!

مروری بر نمایشنامه‌ی مراسم قطع دست در اسپوکن اثر مارتین مک‌دونا

قبر‌ها قاتل‌اند!

مروری بر نمایشنامه جمجمه‌ای در کانه‌مارا نوشته‌ی مارتین مک‌دونا

برای تلاش کردن هیچ‌وقت دیر نیست

مروری بر زندگی و آثار هاروکی موراکامی

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید