کتاب بی حسی موضعی

نویسنده: گونتر گراس

(«الان دکتر، الان.»)

دوچرخه‌سوار ترمز می‌کند. لینده خشکش زده. او از دوچرخه پایین می‌آید و می‌گذارد دو قدم فاصله بین خودش و لینده حفظ شود. (باد، چشمک، انتراکت و پرش افکار به مطب دندان‌پزشک و از آنجا به کلاس دوازده الفم، چراکه همین تازگی‌ها درباره‌ی مبحث بازگشت اسرا به خانه بحث کرده‌ایم: «نسل من را بورشرت در شخصیت بِکمن وصف کرده است. شربام، شما بکمن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ آیا بكمن امروز برای شما هم پیامی دارد...») این اسیر به خانه بازگشته هم عینکی شده است. با کت و شلوار خاکستری بیش از حد تنگ، بی‌کلاه و با چکمه‌های بزرگ و زمخت ایستاده. احتمالاً گیره‌های شلوار برای ساق پاهایش را در آندرناخ کرایه کرده است. کراوات نویش را مطابق مد روز گره زده است. ریسمانی که چمدان مقوایی‌اش را با آن به ترک‌بند دوچرخه بسته، پوسیده و کهنه است. چهره‌ی عضلانی‌اش هیچ چیز به آدم نمی‌گوید. 

صفحه ۵۳

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب بی حسی موضعی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

نیروانای سعادت

مروری بر کتاب در باب حکمت زندگی نوشته‌ی آرتور شوپنهاور

آنچه نوجوان‌ها باید بخوانند

مروری بر چند رمان برای 12 تا 18 ساله‌ها

همه چیز سیاه است حتی مبارزه علیه سیاهی

مروری بر کتاب زن زیادی نوشته‌ی جلال آل احمد

کتاب های پیشنهادی