کتاب به افق تهران

نویسنده: مریم طاهری مجد

اگر تو تهران همه چیز زود کهنه و از مدافتاده می‌شد، ولی تو محله‌ی ما خیلی چیزها بود که هنوز هم برای همه تازگی داشت. مثلاً در هیچ جای شهر نمی‌شد مثل محله‌ی ما از صبح تا شب صداهایی را شنید، که از گلوی انواع فروشندگان دوره‌گرد بیرون می‌آمد: طحافیه! گُلیه! قبا، اُرخلق سَرداریه! نون‌خشکیه! چاقو تیز کنیه! آب حوضيه! لحاف‌دوزیه! چوبکیه! و... همه‌ی این‌ها شغل‌هایی بود که کم‌کم فراموش شدند، اما یک نوع کاسبی تو محله بود که صاحبش اصلاً دوست نداشت از یاد برود. ممدتوتی طبق‌کش قدیمی، که روزی هم جهیزیه‌ی مادربزرگم را گذاشته بود رو طبقش و همراه نوچه‌هاش از سر خیابان یخچال آورده بود تا ته خیابان. هر چند همین کارش هم چند ساعت طول کشیده بود؛ از بس با طبقِ روی سرش چرخیده، رقصیده، بشکن زده و تو همه‌ی کوچه‌ها سرک کشیده بود. مادربزرگم می‌گفت تصدیق خیاطی‌اش را هم گذاشته بود سرِ طبقِ جلویی تا همه خبردار شوند که عروس مدرک هم دارد و بلد است خیاطی کند.

صفحه ۲۱

افزودن به پاکت خرید 38,000 تومان

کتاب به افق تهران

  • نام کتاب: به افق تهران
  • ناشر : چشمه
  • تعداد صفحات: 103
  • شابک: 9789643625542
  • شماره چاپ: 3
  • سال چاپ: 1400
  • موجودی : 1 عدد
  • نوع جلد: شمیز
  • دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

مامان دوستت دارد

مروری بر کتاب کودک اگر تو نبودی نوشته‌ی باب دیلن

درباره‌ی ژان-کلود کاریر

ژان-کلود کاریر: مروری بر زندگی و آثار

سرخوردگی؛ نوید آینده‌ای خوش

مروری بر کتاب حسرت نوشته‌ی آدام فیلیپس

کتاب های پیشنهادی

افزودن به پاکت خرید 38,000 تومان