کتاب بانوی میزبان
قبل از خرید کتاب بانوی میزبان بخوانید
چگونه یک نگاه در تاریکی کلیسا میتواند زندگی مردی گوشهگیر را به آشوب بکشد؟ کتاب بانوی میزبان (که با نام «خانم صاحبخانه» نیز شناخته میشود)، اثری از فیودور داستایفسکی است که روایتی ملودراماتیک، وهمآلود و گوتیک از عشق، جنون و اسارت روحی را در سرمای سنپترزبورگ به تصویر میکشد.
درباره کتاب بانوی میزبان
این داستان که در سال ۱۸۴۷ نوشته شده، ماجرای جوانی تحصیلکرده و مردمگریز به نام «اُردینُف» را روایت میکند که زندگیاش در کنج انزوا و کتابخوانی میگذرد. روزی او به صورت اتفاقی وارد کلیسایی میشود و با دیدن پیرمردی مرموز و دختری گریان به نام «کاترین»، دچار شوری عجیب میشود. اُردینُف به دنبال آنها میرود و اتاقی در خانهی تنگ و تاریکشان اجاره میکند؛ جایی که عشق او به هذیان و بیماری ختم میشود. در این خانه، او با رازهای پیرمرد (مورین) که برخی او را جادوگر میدانند و کاترین که روحی اسیر دارد، روبهرو میشود. این اثر ترکیبی از زندگینامهی شخصی نویسنده و افسانههای محلی روسی است.
خواندن کتاب بانوی میزبان به چه کسانی پیشنهاد میشود؟
- علاقهمندان به ادبیات کلاسیک روسیه و آثار فیودور داستایفسکی.
- کسانی که به داستانهای روانشناختی با فضاسازیهای گوتیک و وهمآلود علاقهمندند.
- خوانندگانی که میخواهند سیر تحول آثار داستایفسکی را از داستانهای ابتدایی او دنبال کنند.
معرفی نویسنده: فیودور داستایفسکی
فیودور داستایفسکی (۱۸۲۱-۱۸۸۱)، نویسندهی شهیر روس، خالق شاهکارهایی چون «جنایت و مکافات» و «برادران کارامازوف» است. او در بانوی میزبان شخصیتی شبیه به دوران جوانی خود خلق کرده؛ مردی تنها و خیالباف که در مواجهه با روابط انسانی دچار رنج میشود. این کتاب با ترجمهی سروش حبیبی توسط نشر ماهی منتشر شده است.
جملات کتاب بانوی میزبان
«اُردینُف از شکوه و صدق این صحنه در حیرت، بیصبرانه در انتظار پایان آن ماند. دو دقیقه بعد بانوی جوان سر بلند کرد و نور تند چراغِ پای شمایل باز بر چهره دلفریبش تابید. اُردینُف بیاختیار لرزید و قدمی به پیش برداشت... اشک از چشمان کبود تیره و مژگان بلند و درخشان او، که بر سفیدی شیرفام چهرهاش فرود آمده بود، بیرون میجوشید.»
«آپارتمان آنها یک اتاق بیشتر نبود، البته بزرگ، که با دو تیغه به سه بخش قسمت شده بود... اثاث مختصری که برای زندگی در هر کنجی ضروری بود، جای تکان خوردن باقی نمیگذاشت.»