کتاب ابر قورباغه و پای عسلی

نویسنده: هاروکی موراکامی

... تایلند...

از بلندگوها اعلام می‌شود: خانم‌ها و آقایان، به هوای طوفانی نزدیک می‌شویم. لطفاً به صندلی‌های‌تان برگردید و کمربندهای‌تان را ببندید. ساتسوکی1 حواسش پرت بود، به همین خاطر کمی طول می‌کشد تا لهجه‌ی دست‌وپا شکسته‌ی ژاپنی مهماندار تایلندی را متوجه شود. 

گرمش بود و عرق می‌کرد. مثل حمام بخار بود، تمام بدنش گر گرفته بود، لباس‌های نایلونی و سوتینش به قدری ناراحت بودند که می‌خواست زودتر درشان بیاورد و خودش را راحت کند. سرک کشید تا بقیه‌ی مسافران قسمت بیزنس - کلاس را ببیند. نه، بی‌شک او تنها کسی بود که از گرما رنج می‌برد. همه‌ی آنها لمیده بودند، خواب، پتوی سفری دور شانه‌های‌شان تا جلوی باد تهویه را بگیرد. قاعدتاً این حرم گرما از جای دیگری بود. ساتسوکی لبانش را گزید و تصمیم گرفت روی چیز دیگری تمرکز کند تا گرما را فراموش کند. کتابش را باز کرد و سعی کرد ادامه‌ی آن را بخواند، ولی چیزی یادش نمی‌ماند. این گرما، معمولی نبود. و هنوز ساعت‌ها مانده بود تا در بانکوک فرود آیند. او از مهمانداری که داشت از کنارش رد می‌شد، آب خواست، و در کیفش دنبال بسته‌ی قرص‌هایش گشت، او یک دوز از هورمون‌هایی را که فراموش کرده بود بخورد، فرو داد.

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب ابر قورباغه و پای عسلی

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

رقص مرگ در تروا

مروری بر کتاب ببر پشت دروازه نوشته‌ی ژان ژیرودو

مُهر پستی ونیز

معرفی کتاب هتل شبح‌زده نوشته‌ی ویلکی کالینز

نقد بی‌طرفانه‌ی دو کشور دوست و همسایه

مروری بر مجموعه داستان چشم سگ نوشته‌ی عالیه عطایی

کتاب های پیشنهادی