ما در زمانهی خاصی از تاریخ زیست میکنیم. هنوز محتاج به خواندن کلاسیکها هستیم. همچنان کلاسیکها را سعی میکنیم پشتِ گوش بیندازیم و کمتر به آنها توجه کنیم. احتمالاً با این بهانه که خواندن کلاسیکهای طولانی ملالآور و وقت تلف کردن است یا آنکه زبان آنها مطنطن و پرطمطراق و سختخوان است میخواهیم سرپوش روی سراغ کلاسیکها نرفتن بگذاریم. گاه هم بعضی از کلاسیکها را به دست فراموشی میسپاریم. احتمالاً در نزد ما ایرانیهای امروز ـ و نه اهالی دهههای شصت و هفتاد خورشیدی ـ ایبسن یکی از همین کلاسیکهایی است که با وجود چاپ متعدد کتابهایش در سالهای اخیر در ایران یا فراموشش کردهایم یا، در نگاهی خوشبینانهتر، خوب او را نمیخوانیم. کتاب نامههای هنریک ایبسن (به ب. بیُرنْسن و گ. براندِس) یکی از کتابهای تازهچاپی است که فصلی تازهای است در شناخت ایبسن.
اصلاً بیُرنْسن و براندِس که هستند؟
شاید سؤال بجایی باشد. ما آنچنان که باید در ایران به این نفرات نپرداختهایم.
بیُرنْستییِرنه مارتینیوس بیُرنْسُن، برندهی نوبل 1903، نویسندهای نروژی است که در کشورش او را با نوشتن متن سرودِ آری این سرزمین را دوست میداریم، سرود ملی کشور نروژ، به خاطر میآورند. بیُرنْسُن از اعضای حلقهی «چهار ادیب بزرگ نروژ » است ـ جز او هنریک ایبسن، یوناس لی و الکساندر کیلند نیز در این حلقه نام برده میشوند. ایبسن و بیُرنْسُن رابطهی دوستانهی نزدیکی داشتند و در کتاب نامههای هنریک ایبسن (به ب. بیُرنْسن و گ. براندِس) نیز این دوستی را متوجه میشویم. در ایران، از بیُرنْسُن نمایشنامههای لئوناردا و سردبیر از سوی نشر افراز منتشر شدهاند.
گئورگ موریس کوهن براندِس متولد 1842 بود. براندس منتقد ادبی اهل کشور دانمارک بود که دربارهاش نوشتهاند تأثیری ژرف بر ادبیات اسکاندیناوی در انتهای قرن نوزده گذاشت. براندس یکی از سردمداران جنبش «پیشرفت مدرن»، جنبشی در ذیل ناتورالیسم، بود. اصطلاح «پیشرفت مدرن»اصطلاحی بود که مابین دهههای 1870 تا 1890 در ادبیات کشورهای اسکاندیناوی به کار میرفت. «پیشرفت مدرن» در برابر رمانتیسم سعی میکرد تا رویکرد واقعگرایانهتری را اتخاذ کند و تمایلاتی نیز به اظهارات داروین نشان داد. عمدهی اهمیت کار براندس در بحث «پیشرفت مدرن» سخنرانیای بود که در 1871 انجام داد که آن منجر به بحث «رادیکالیسم فرهنگی» شد. «رادیکالیسم فرهنگی» در ابتدا در دانمارک ظهور کرد اما دامنهی وسعتش به کشورهای نوردیک کشیده شد. «رادیکالیسم فرهنگی» را میراثی از «پیشرفت مدرن» دانستهاند که گئورگ براندس بر جای گذاشت.
نامهها
نامههای هنریک ایبسن (به ب. بیُرنْسن و گ. براندِس) در نشر مهراندیش منتشر شده است. میرمجید عمرانی و نادر تجدد مترجمهای آن هستند. پیشتر از سوی نشر مهراندیش اغلب نمایشنامههای هنریک ایبسن با ترجمهی میرمجید عمرانی منتشر شدهاند. نامههای ایبسن به بیُرنْسُن و براندس برای علاقهمندان به ایبسن قطعاً هم جالبتوجه است و هم کمکحال، اما عمدهی اهمیت ترجمهی نامههای درامنویس بزرگ نروژی به دو ادیب بزرگ دیگر کشورهای نروژ و دانمارک در شناخت اوضاعواحوال کشورهای حوزهی اسکاندیناوی در اواخر قرن نوزدهم و نیز شناخت درام نروژی در این زمان است. ایبسن را میتوان حال از دریچهی شخصیتری نگریست و آن چهرهی خشنی که همواره از او، چه با عکسهایش و چه با نوشتههایی که پیرامون شخصیت او نوشتهاند، به دست میدهند را میتوان بازبینی کرد. وضعیت ایبسن را در حین نوشتن کارهایش شخصیتر میتوان دریافت و شناختی نو را از اتمسفر نوشتههای او میتوان دریافت. او را در کنار دوستانش خواهیم شناخت و نیز شناخت افزونتری نسبت به براندس و بیُرنْسُن میتوان یافت. کتاب در سیر مطالعاتی افرادی که ایبسن را تخصصی دنبال میکنند منبع نیکویی میتواند باشد و جز آن منبعی مهم است در شناخت ایبسن که به زبان فارسی درآمده.
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.