«زنها از هرچه سخن بگویند، حتا از مرگ، همواره زیبایی را به خاطر میآورند، زیبایی بخش غیرقابل انهدام وجودشان است». شاید به همین خاطر باشد که روایتهای زنان از جنگ، با مردان تفاوت دارد. روایت زنان از جنگ ناگفتههایی است که گوش ما چندان به آنها آشنا نیست. سوتلانا الکسیویچ در کتاب جنگ چهرۀ زنانه ندارد، روایتهای بسیاری از این دست را بازگو کرده است. در این کتاب زنان از عشق میگویند، از اینکه اگر در جنگ عاشق نشوند هرگز نمیتوانند سلامت به خانه برگردند، عشق آنها را از تمام دشواریهای جنگ نجات میدهد. در روایت الکسیویچ برای دخترِ سرباز بیست ساله سختترین کار نه تفنگ به دستگرفتن است و نه شب بیداری و نه حتا مرگ، بلکه پوشیدن لباس زیر مردانه است؛ تلاش برای نجات وطن در حالی که لباس زیر مردانه به تن دارد. او ماجرای سروانی را میگوید که مجبور است شنل و چکمههای مردانه بپوشد، هرچند آنها به تنش زار میزنند. احساس زشتی میکند. گرسنه است و تنها دو تخممرغ برای خوردن دارد. در یک لحظه حس زنانهاش بر گرسنگی غلبه میکند و تخممرغها را میشکند تا چکمههای گِلیاش را با آنها تمیز کند؛ او ترجیح میدهد زیبا باشد تا سیر.
جنگ چهرۀ زنانه ندارد مملو از مصاحبه با صدها زنی است که پابهپای مردان روس در جنگ جهانی دوم و در نبرد با آلمان نازی شرکت کردند: زنانِ سرباز، نانوا، آرایشگر، عکاس، مهندس عمران، خشکشو، مسئول امداد و حتی تکتیراندازها. سالها حکومت شوروی اجازۀ انتشار به این کتاب نمیداد. حدود بیست سال زمان لازم بود تا جهان روایتهای زنان و دختران جنگ را بشنود، دخترانی که با تفنگی بلندتر از قد خود، در صف خرید میایستادند تا آبنبات بخرند. چاپ این کتاب موفقیت عظیمی برای نویسنده به ارمغان آورد. نقطۀ اوج این موفقیت اهدای جایزۀ نوبل ادبیات سال ۲۰۱۵ به الکسیویچ بود، جایزهای در ستایش نوشتههای چندصدایی او از محنت و شجاعت بشری.
جنگ چهره ی زنانه ندارد
این کتاب معبد احساسات آدمی است- انسان و عواطفش در میان خاک و خون. انسانی که از میان تلخترین خاطراتی که در ذهنش به جا مانده است، باز هم داستانی از عشق و انسانیت دارد و با اینکه یادآوری تمام این خاطرات باری بر قلبش اضافه میکند، آنها را بازمیگوید تا تاریخ، برای یک بار هم که شده، صدای او را بشنود. بله، «در هر کدام از ما قطعهای از تاریخ موجود است... هر انسان حقیقت خود را فریاد میزند، و باید تمام این صداها را شنید، در این "همه" حل و به "همه" تبدیل شد».
سوتلانا الکسیویچ، جنگ چهرۀ زنانه ندارد، چاپ بیست و سوم ،مترجم عبدالمجید احمدی ، نشر چشمه
دیدگاه ها
در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.