اسدالله امرایی نویسنده و مترجم نام آشنای ایرانی است. اسدالله امرایی کارشناس زبان و ادبیات انگلیسی است و از سال ۱۳۶۰ با مطبوعات متعدد همکاری دارد. اسدالله امرایی که از جمله روزنامهنگاران و مترجمان پرکار کشورمان است، اولین مطلب خود را با نام «سیگار خاموش» در پیک نوجوان به چاپ رساند و اولین جایزه ادبی خود را نیز به دست آورد. «خوش خنده و داستانهای دیگر»، «مردان بدون زنان»، «۲۰ نویسنده ۶۰ داستان»، «لوله (مجموعه داستان)»، «گلهای میخک و دو نمایشنامه دیگر»، «لائورادیاس»، «اینس»، «مکانیک شبکار» برخی از ترجمه های ایشان هستند.
اسدالله امرایی زاده اول اردیبهشت ۱۳۳۹ در شهرری تهران در صفائیه؛ محله معروف به خط آهن به دنیا آمد. پدرش کارگر کارخانه چیت ممتاز بود و او کودکی خود را در خانوادهای پر جمعیت گذراند. پدرش اولین شخصی بود که روی اسدالله بیشترین تاثیر را گذاشت. در واقع پدر اولین معلمش بوده و او را با خواندن آشنا کرده است. در نوجوانی با مطالعه نشریات روز آن موقع به خواندن علاقمند شد و با تشویقهای معلمی که در همسایگی آنها زندگی میکرد، به ادبیات علاقمند شد و نوشتن را از سال ۱۳۵۵ آغاز کرد. در مقطع دبیرستان با تشخیص دبیر زبان انگلیسی، مبنی بر اینکه وی در این زمینه شاگرد ممتازی است، به ترجمه روی آورد و همان زمان چند داستان کوتاه ترجمه کرد. وی فارغالتحصیل رشته زبان و ادبیات انگلیسی است و نخستین ترجمه خود را تحت عنوان «داستان امتحان رانندگی» از آنجلیکا گیبز، نویسنده آفریقایجنوبی، در روزنامه اطلاعات به چاپ رساند. امرایی جوانی خود را با اکبر عبدی، ساعد باقری، محمد آقازاده، محمدرضا گودرزی، انوشه مرادی، احمد ارژنگی و برخی دیگر از چهرههای ادبی و فرهنگی گذراند. وی چندی بعد به استخدام سازمان هواشناسی کشور درآمد و در بخش روابط بینالملل مشغول به فعالیت شد. امرایی بالاخره اولین کتاب خود را با عنوان «خوش خنده و داستانهای دیگر» در سال ۱۳۶۸ به چاپ رساند. وی به عنوان روزنامهنگار حدود ۳ دهه سابقه قلم فرسایی در روزنامهها و نشریاتی چون؛ کیهان، اطلاعات، کیهان فرهنگی، سروش، کتاب هفته، همشهری، گردون، تکاپو، روزگار وصل، کارنامه، گلستانه، شوکران، زمان، پروین، آدینه، آفتاب، جامعه، آینده، ایران، ایران جوان و بسیاری دیگررا داشته است. «مرد در بند»، «نام خزان خودکامه بینایی و خرده خاطرات نوشته ژوزه ساراماگو»، «۲۰نویسنده ۶۰ داستان»، «خوش خنده نوشته هاینریش بل»، «مردان بدون زنان نوشته ارنست همینگوی»، «لایورا دیاس نوشته کارلوس فوئنتس»، «شبح آنیل نوشته مایکل اونداتیه»، «دختر بخت نوشته ایزابل آلنده»، «زندگی من در سیا: جاسوسی برای تمام فصول نوشته دوان کلاریج»، «دریا نوشته جان بنویل» «جنگل کوتولهها نوشته ایزابل آلنده»، « کلیسای جامع (دو روایت) نوشته ریموند کارور»، «سرزمین اژدهای طلایی نوشته ایزابل آلنده»، «مکانیک شب کار: یک رمان عاشقانه آرام در ده فصل کوتاه نوشته جی.ام بویر»، «با چشمان شرمگین نوشته طاهر بن جلون»، «جزایر خرد - سیاستهای کلان: جزایر تنب و ابوموسی در خلیج فارس»، «گلهای میخک نوشته ریموند کارور»، «هر وقت کارم داشتی تلفن کن نوشته ریموند کارور»، «دیر راهبان نوشته فریراد کاسترو»، «شهر جانوران نوشته ایزابل آلنده»، «در جست وجوی حسن نوشته غلامحسین سالمی»، «داستانکهایی در فاصله یک پلک برهم زدن»، «راههای میان بر نوشته ریموند کارور»، «مدرسه شبانه»، «گلوله»، «ما یک نفریم»، «تلخ عین عسل»، «بهترین بچه عالم»، «زن وسطی»، «مردی که کشتمش»، «برج بلور»، «پیژامه همینگوی»، «داستانهای با اجازه»، «به افق پاریس»، «آخر داستان» از ترجمه های ایشان هستند.
او اولین مطلب خود را با نام «سیگار خاموش» در پیک نوجوان به چاپ رساند و اولین جایزه ادبی خود را نیز به دست آورد.
او نخستین ترجمه خود را تحت عنوان «داستان امتحان رانندگی» از آنجلیکا گیبز، نویسنده آفریقای جنوبی، در روزنامه اطلاعات به چاپ رساند.
اسدلله امرایی اولین کتاب ترجمه خود را با عنوان «خوش خنده و داستان های دیگر» اثر هاینریش بل در سال ۱۳۶۸ به چاپ رساند.