کتاب دل مردگی (از سه گانه ی راه های آزادی)
نویسنده: ژان پل سارتر
کامیونها، وانتها، سواریها، تاکسیهایی با پرچم سیاه و درشکهها. هر بار که اتومبیلی از کنارشان میگذشت از شهامت سارا ذرهای کمتر میشد و ژیَن کمی دورتر. بعد نوبت به رژهی ارابهها رسید و ژیَن همچنان جیرجیرکنان عقب میرفت؛ سرانجام آسفالت مخصوص عابرانِ پیاده جاده را پوشاند. سارا به حاشیهی سرازیری پناه برد: از ازدحام مردم میترسید. آنها آرامآرام و با مشقت راه میرفتند، درد مشترک همه را هم خانواده کرده بود: هر کسی پا به جمع آنها میگذاشت شبیهشان میشد. نمیخواهم. نمیخواهم شبیه آنها شوم. آنها نگاهش نمیکردند؛ بدون نگاه کردن از ماشین فاصله میگرفتند: آنها چشم نداشتند. مرد غولآسایی با کلاه حصیری که در هر دستش یک چمدان بود کورکورانه به ماشین کشیده شد، به گِلگیر چسبید، دورِ خودش چرخید و تلوتلوخوران به راهش ادامه داد. رنگش پریده بود. روی یکی از چمدانها برچسبهای رنگبهرنگی بود: سويل، قاهره، سارایوو، استرسا.
صفحه ۱۹- نام کتاب: دل مردگی (از سه گانه ی راه های آزادی)
- مترجم: حسین سلیمانی نژاد
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 380
- شابک: 9786220106005
- شماره چاپ: 5
- سال چاپ: 1401
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فرانسوی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
شعرداستانهای آقای معلم
مروری بر کتاب دوباره از همان خیابانها نوشتهی بیژن نجدی
دوستی که در قلب باقی میماند
معرفی کوتاه کتاب کودک یولانته در جستجوی کریسولا نوشته سباستین لس
آوای رمان عصر پسامدرن از ایتالیا
ایتالو کالوینو: مروری بر زندگی و آثار
کتاب های پیشنهادی