
- شوخی مثل نمک است. در لفظ هم نمک و شوخی مترادف همند. برای همین خیلی مهم است که شما شور را از مزه نبرید و همه چیز را تبدیل به شوخی نکنید.
- پس منتقد وضع موجود هستی.
- ما تا چند سال پیش گرفتار عبوس زهد بودیم. آنقدر از شوخی و خنده پرهیز داشتیم که مردم به برنامه آقای قرائتی به چشم برنامه مطایبهآمیز و فرحبخش نگاه میکردند.
- آن تفریط، این افراط را هم دارد. کفاره شوخی کردنهای بیحسابِ امروز را هم بعداً باید بپردازیم.
- در واقع ما بر سر سفرهای نشستهایم که غذایش یا زیادی بینمک است یا زیادی شور؛ الان دچار شوری مفرطیم.
- قبول دارم که اهل زیادهروی هستیم. این طور بار آمدهایم که کار و بارمان آمیخته با مبالغه است؛ اما در عین حال امروز بیش از هر زمان دیگری ضرورت اعتدال را دریافتهایم. در رفتار و گفتار مردم هم دقت کنی، میبینی که نسبت به قبل متعادلترند. لااقل هیچ کس نیست که میانهروی را منکر شود.
- جز اینکه با بیمبالاتی بسیار، دُز شوخی را در جامعه بالا بردهایم و محال بحثهای جدی را از خود گرفتهایم. من با طنز بد نیستم و از گفتن و خندیدن پرهیز ندارم، اما عملاً همه امورمان تبدیل شدهاند به بهانههایی برای خندیدن.
- این شوخیها باطنشان جدی است. اتفاقاً در هیچ دورهای به اندازه امروز جدی نبودهایم.
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
مجلههای پیشنهادی
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بزارید