کتاب همه پسران من
نویسنده: آرتور میلر
مادر: (بالای سرش را فشار میدهد.) برام به آسپرین میآری ؟
کریس: حتماً؛ شما هم بیا دیگه این بحث رو تموم کنیم، هان، ماما؟ فکر کردم بد نیست چهار تاییمون دو سه شب بریم بیرون شام بخوریم، توساحل تن و بدنی تکون بدیم.
مادر: خوبه. (به کلر) همین امشب میتونیم این کار رو بکنيم.
کلر: از نظرمن که حرف نداره!
کریس: بعله، بگذار بهکم تفریح کنیم. (به مادر) کار شما با این آسپرین شروع میشه. (با روحیهای بشاش بالا میرود و داخل خانه میشود. لبخند مادر محو میشود.)
مادر: (با لحنی مشکوک) اون واسه چی آنی رو دعوت کرده اینجا؟
کلر: حالا توچرا ناراحتی؟
مادر: اون سه سال و نیم بود نیویورک بود، چی شد یهدفعه ؟
کلر: خب. شاید-شاید خواسته فقط سری بزنه، دیداری تازه کنه.
مادر: هیچکس هفتصد مایل راه رونمیآد «فقط دیداری تازه کند.»
صفحه 36
- نام کتاب: همه پسران من
- مترجم: حسن ملكی
- ناشر : بیدگل
- تعداد صفحات: 133
- شابک: 9786226401159
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1398
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: نمایشنامه آمریکایی
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
ذهن جادویی
جی. آر. آر. تالکین: مروری بر زندگی و آثار
جدال ازلی عشق و ملامت
تقی مدرسی: مروری بر زندگی و آثار
صداقتِ به زنجیرکشیده
مروری بر نمایشنامهی شاهلیر نوشتهی ویلیام شکسپیر
کتاب های پیشنهادی