کتاب دختر گمشده

نویسنده: النا فرانته

ماشین را پارک کردم و از کاجستان گذشتم. باران غوغا می‌کرد. به ساحل رسیدم. پلاژ خالی بود، نه جینو بود و نه مدیر. ساحل در زیر باران پوسته‌ای سیاه‌رنگ شده بود که صفحه سفید دریا به آرامی خود را به آن می‌کوبید. تا اقامتگاه ناپلی‌ها پیش رفتم و مقابل سایه‌بانی که متعلق به نینا و اِلِنا بود، توقف کردم، زیر تخت‌تاشو بخشی از اسباب‌بازی‌های فراوان دخترک روی هم تلنبار بود و تعدادی هم در کیسه پلاستیکی بزرگی ریخته شده بود. فکر کردم چه می‌شد اگر تقدیر یا الهامی غیبی نینا را تنها به اینجا بکشاند، فارغ از بچه و هر چیز دیگر، خیلی عادی سلام و احوالپرسی کنیم. دو تا تخت‌تاشو را باز کنیم و با نگاه کردن به دریا، تجربه‌هایم را با آرامش تعریف کنم و هر از گاهی دست‌هایمان را به هم بدهیم.

صفحه 101

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب دختر گمشده

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

چگونه کتاب‌­‎ها می­‎توانند به فراموشی عشقی ناکام کمک کنند؟

چه کتاب‌هایی بخوانیم تا با شکست عاطفی کنار بیایم؟

گشت‌وگذار در سرزمین رؤیاها

یادداشتی درباره‌ی کتاب «نفسم آکنده از رؤیاست» اثر سیلوانو آگستی

کاش فلوبر رمان بزرگی از آمریکای معاصر می‌نوشت

جولین بارنز از رمان اخیرش، لزوم وجود خوانندگان مدرن، علاقه‌اش به کتاب‌های عجیب و خیال­پردازی با اطلس جغرافیایی می‌گوید.

کتاب های پیشنهادی