کتاب خدای دوزخ

نویسنده: سم شپارد

هِینز:   من برنمی‌گردم! کل ایالت داره منفجر می‌شه. کلرادو از روی نقشه‌ی آمریکا محو می‌شه.

وِلچ:   من نمی‌فهمم چرا بعضی‌ها دوست دارن این‌همه غلو کنن؟ یه نشت ناچیز بیشتر نیست که...

         ما خودمون هم قبول کردیم. اگه یادت باشه اصلاً به همین دلیل بود که تو رو استخدام کردن.

هِینز:    نشت ناچیز!

وِلچ:   بعله خُب! ضخامتِ سیمان کافی نبود! همین و همین!

هِینز:   زمینِ خدا سی روز تمام داشت می‌سوخت! درخت‌ها و بته‌ها رو نمی‌گم. زمین آتیش گرفته بود!

وِلچ:   آتیش به خودیِ خود خاموش می‌شه،  رفیقِ شفیق. عین اینکه طبیعت روی زخمی رو چسب بزنه.

         قرن‌هاست که داره این اتفاقات می‌افته. ثبت هم شده. بِهِش می‌گن احتراقِ خود به خود. زمانِ رومِ

         باستان هم این پدیده وجود داشته.

صفحه 65

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب خدای دوزخ

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

این‌جا که می‌رسیم من جوش می‌آورم

بخشی از کتاب «قصه‌های یک دقیقه‌ای» اثر ایشتوان اركنی

سیب مهربانی

مروری بر کتاب‌ کودک درخت بخشنده نوشته‌ی شل سیلور استاین

ده کتاب برتر درباره‌ی افراد گمشده

این داستان‌های منقطع‌ که هم در رمان‌ها و هم در زندگی واقعی اتفاق می‌افتند، به شدت تأثیرگذار و کلیدی برای یک اضطراب جهانی هستند

کتاب های پیشنهادی