کتاب خانه لهستانی ها
نویسنده: مرجان شیر محمدی
رفتم سراغ فری که برویم و یک گشتی بزنیم. فریده در اتاق را باز کرد. چشمهاش سرخ سرخ بود. معلوم بود گریه کرده. توی راه فریدون گفت که میخواهند فریده را شوهر بدهند به یک بابایی که توی سبزوار تجارت زعفران دارد و خوشحال بود که بالاخره یک فک و فامیل پولدار پیدا میکنند.
گفتم «پس چرا فریده گریه کرده بود؟»
«برای اینکه طرفو نمیخواد. یعنی نه که نخواد، اصلن شوهر نمیخواد. میگه میخوام درس بخونم و دکتر بشم. بابام هم میگه واسه خودت کردی! باید شوهر کنی!» گفت «حالا کدوموَری بریم؟»
گفتم «بریم زمین فوتبال، ببینیم چه خبره!»
صفحه 57
- نام کتاب: خانه لهستانی ها
- ناشر : چشمه
- تعداد صفحات: 209
- شابک: 9786002297426
- شماره چاپ: 19
- سال چاپ: 1402
- موجودی : 1 عدد
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: داستان فارسی
-
امتیاز:
(1 نفر)
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
رویینتنیِ دیجیتال
مروری بر نمایشنامهی موبایل مرد مرده نوشتهی سارا رول
ویرانشهر اورول یا واقعیت امروز؟
مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشتهی جورج اورول
اثری از تو چاپ شده، پس هستی!
مروری بر کتاب پرنده به پرنده؛ درسهایی چند دربارهی نوشتن و زندگی نوشتهی آن لاموت
کتاب های پیشنهادی