کتاب خانه ی سکوت

نویسنده: اورهان پاموک

نه، من به حرف های تو گوش نمی کردم صلاح الدین، اما اون برای من حرف می زد: همه میبینند که کاری از دست خدا بر نمی آد و همه چیز دست خودشونه. جسارت و ترس،پاداشو جزا، خوب و بد، اگه همه بفهمند همه چیز دست خودشونه ، چی می‎شد فاطیما؟ این رو میگه و از سر می غذا بلند میشه. پاهاش رو عصبی بالا پایین می کنه و شروع به داد زدن میکنه،مثل همون سال های اول می شند، آدم های ترسو احمق از افکارشون می ترسند و ساعت ها از خودشون و ذهنشون فرار میکنند؛ احساس ترسو وحشت به همراه عذاب خواهند داشت.

صفحه179

متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب خانه ی سکوت

متاسفانه این کتاب موجود نیست

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

آرش کمانگیر

معرفی کوتاه کتاب آرش کمانگیر، شاعر سیاوش کسرایی

با من به خورشید سلام کن

مروری بر کتاب سلام بر خورشید نوشته‌ی پونار آسوبار و ساغر پاشایی

ویران‌شهر اورول یا واقعیت امروز؟

مروری بر کتاب ۱۹۸۴ نوشته‌ی جورج اورول

کتاب های پیشنهادی