کتاب افسانه های ایرانی (جلد 1)

نویسنده: محمد قاسم زاده

تنبل گفت: «می‌خواهم یک‌باره یک قسمت جنگل را بیارم تا خیالمان از بابت هیزم راحت باشد.»

دیوها از دست او به تنگ آمدند و گفتند که بیا ارث پدرت را بردار و ببر. احمد هم هرچه زمرد و یاقوت بود، جمع کرد و سوار یکی از دیوها شد تا به خانه‌اش برود. دیو نقشه کشیده بود که میان راه خم شود و احمد را پایین بیندازد تا بمیرد. اما هر وقت می‌خواست خم بشود، احمد جوالدوزی به او می‌زد و دیو مجبور می‌شد راست حرکت کند. به خانه که رسیدند، زن احمد از آمدن شوهرش خوشحال شد و دیگ آشی برای دیو پخت. دیو دیگ آش را یکدفعه سر کشید. از نفس دیو، احمد پرت شد و به دریچه‌ سقف چسبید. دیو گفت: «چه کار می‌کنی؟»

احمد گفت: «می‌ترسم فرار کنی.»

صفحه 313


متاسفانه این کتاب موجود نیست

کتاب افسانه های ایرانی (جلد 1)

متاسفانه این کتاب موجود نیست
  • نام کتاب: افسانه های ایرانی (جلد 1)
  • ناشر : هیرمند
  • تعداد صفحات: 680
  • شابک: 9789644081705
  • شماره چاپ: 6
  • سال چاپ: 1397
  • نوع جلد: گالینگور
  • دسته بندی: داستان کوتاه فارسی
  • امتیاز: امتیازی ثبت نشده

دیدگاه‌ها

در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.

مطالب پیشنهادی

میر نوروزی

نوروز شبیه دفتری است که چکیده‌ی سال‌های درازی از مردم‌شناسی ایران را در خود دارد.

غذای نوروز

عید نوروز مهم‌ترین جشن ایرانیان از دیرباز تاکنون

کدام کتاب‌های حماسی ما را در خود غرق می‌کنند؟

معرفی چند کتاب بلند حماسی برای ورود به جهانی دیگر

کتاب های پیشنهادی