
کریسمس تمام شد. سال نو آمد و رفت. روز سوم ژانویه طوفان برف از سمت خلیج فنلاند به جزیرهها رسید. روی تپهی پشت خانهام ایستادم و ابرهای سیاه را تماشا کردم. بعد از یازده ساعت، حدود یک متر برف روی زمین نشسته بود، مجبور شدم از پنجرهی آشپزخانه بیرون بروم تا بتوانم برفهای جلوی در را پارو کنم.
در سررسیدم نوشتم: باللاکیها غیبشان زده. ژامبون دودی تمام شده. دمای هوا منفی شش درجهی سانتیگراد است.
صفحه ۲۹در حال حاضر دیدگاهی برای این مقاله ثبت نشده است.
مقالات پیشنهادی
کتابهای پیشنهادی