
کتاب تپه
1 عدد
آن سوی گندمزارهای پرپشت و قد کشیده، چهارخانه که تا زیر سقفهای سفالی شان غرق در گلهای ارکیدهاند، جلوه میفروشند. آنجا هستند، میان تپهها؛ جایی که چین خوردگیهای زمین لایهلایه روی هم سوار شدهاند.
اسپرسهای پرگل با آن ساقههای نازک و گلهای صورتی، زیر درختان زیتون به سرخی میزنند. زنبورهای عسل گرداگرد درختان غان چسبناک از شهد شیرین به وجد و رقص آمدهاند.
فواره آب که سر به آسمان میساید، سخاوتمندانه دو حوضچه کناری را سیراب میکند. آب از لبه سنگی حوضچه میخرامد و در میانه راه سوار بر بال باد، به هر سو افشانه میپاشد؛ قطرات آب، زیر علفها، نفسنفس میزنند و دوباره به هم میپیوندند و در بستری از نی جاری میشوند.
صفحه 7

