کتاب چشم پاینده
نویسنده: جولین بارنز
سبک جستارنویسی بارنز به سبک داستان نویسی او بیشباهت نیست؛ ترکیبی از خاطره و تاریخ و روایت و شخصیت پردازی و قصه پردازی و، در نهایت، چیزی که میتوان اسمش را گذاشت تفسیر؛ یعنی رسیدن به توضیحی از اثر هنری و معنای آن پس از کندوکاوی در واقعیت و تاریخ و غیره. در برخی جستارها «مسئله» پیرامون یک تابلو میگردد (مثلاً فصل ژریکویا مانه)، در برخی دیگر پیرامون سبک یا جایگاه تاریخی هنرمند است و میکوشد پرترهای کلی از نقاش به دست دهد، اما گاهی هم به مسائل کلیتری در عالم هنر نظر دارد (مثلاً فصل «اما به هنر بدل میشود؟» و گریزهای دیگری که در فصلهای دیگر کتاب میزند)؛ گاهی هم البته تقریباً هیچ صحبتی از تابلوهای هنرمند نیست (مثلاً فصل «هاجکین»، که شاید بیراه هم نباشد چون نوشتن دربارهی تابلوهای انتزاعی واقعاً کار آسانی نیست). به هر تقدیر، همیشه هم قرار نیست «واکاوی» مهمی رخ دهد و آدم خیال کند که «دستگاهی نظری» یافته که میتواند زمین و زمان و از جمله هنر را با آن «توضیح» دهد. لطف جستارنویسی، آن هم به قلم یک رمان نویس، شاید در همین باشد.
- نام کتاب: چشم پاینده
- مترجم: آبتین رادمنش
- ناشر : گیلگمش
- تعداد صفحات: 444
- شابک: 9786227858013
- شماره چاپ: 1
- سال چاپ: 1400
- نوع جلد: شمیز
- دسته بندی: هنر نوین
- امتیاز: امتیازی ثبت نشده
دیدگاهها
در حال حاضر دیدگاهی برای این کتاب ثبت نشده است.
مطالب پیشنهادی
درد تبعید
نقد و بررسی کتاب دوستان من اثر هشام مطر
نوبل ادبیات ۲۰۱۷
درباره کازوئو ایشی گورو، برنده نوبل ادبیات ۲۰۱۷
ده زوج جنایی برتر در داستانها
نویسندگانی از جیمز کین تا پاتریشیا های اسمیت نشان میدهند که چگونه شرکای جنایت میتوانند واقعاً بدترین چیزها را در یکدیگر به وجود آورند
کتاب های پیشنهادی