
کتاب هیچ چیز مثل مرگ تازه نیست
1 عدد
فکر کن
در واگنی باشی
که از قطار جدا میشود
و پایی را که از ایستگاه برداشتهای
بر خاکِ رُسِ کویر بگذاری
چه کلماتی داشت
اگر با دهان کفشهایت شعر میگفتی!
من اما
بیشتر نگران عمر بودم
تا نگران آب
و نمیدانستم عمر، بدون آب از گلویم پایین نمیرود
صفحه ۴۴



بیدارم نکنید، بگذارید همینطور بمیرم!
معرفی کتاب واقعیات قضیهی آقای والدمار همراه با دو نقد ادبی نوشتهی ادگار آلن پو

در مدح و ستایش نومیدی؛ بیماریِ روح
مروری بر کتاب بیماری منتهی به مرگ نوشتهی سورن کییرکگور

فرار از عدالت یا فرار از بیعدالتی؟
معرفی کتاب مرثیهای برای افتخار نوشتهی آکیرا یوشیمورا